جی و من توی یه پارکینگ با هم شریک هستیم

این باعث یه پویایی فوق
العاده جدید تو رابطمون شده

اولین قدم استخدام یه نفر
برای اتاقک نگهبانی بود

ما کاندیدا ها رو تا دو نفر کاهش دادیم

به نظرم نباید اینطور باشه که بگیم

امیدوارم یه جای پارک "

" کنار جایی که عاشق نهار خوردنم ، باشه

باید اینطور باشه که بگیم

امیدوارم یه جایی واسه نهار خوردن "

" کنار جایی که عاشق پارک کردنم ، باشه

هاه ؟

 

خب ، تیبور

بهمون بگو چرا برای کار
توی پارکینگ هیجان زده ای

خوبه

 

این یکی سخته

... سه تای مورد علاقم

 

بچه ی سرنوشت (گروه موسیقی) -
اوه -

جنت جکسون ... -
آره -

و مورد علاقم ، متالیکا

اوه ، خدای من ، تو خیلی پیچیده ای

تیبور ، موسیقی مورد علاقه تو چیه ؟

تیبور

 

خوبه ؟

 

اوه - اوه

خب ، فکر کنم انتخابمون روشنه

جوآن -
تیبور -

تیبور ؟ -
انرژیش رو دوست دارم -

اصلا نداره -
خب ، من از جوآن خوشم اومد ، بامزه ست -

ببرش سینما ، اینجا تجارته

آه-اوه

به نظر به تساوی رسیدیم

خدایا ، سکه نه

حتی دوستای فوق العاده ای مثل جی
و من هم بعضی وقتا با هم مخالفیم

پس ... من این جیگر رو ساختم

اگه فیل بیاد ، من میبرم

اگه جی بیاد ، اون میبره

ازش متنفره ، ولی بهش گفتم

" سکه حداقل 5 کیلو اضافه نشون میده "

 

SRT زیر نویس و ترجمه از
قسمت 20 فصل 8 - "All Things Being Equal"

 

خب این راهپیمایی چقدر سخت میتونه باشه ؟

فقط یه گردهمایی صلح آمیز زنونه ست

برای بدست آوردن هدف تساوی حقوق

سینه بند یا چیزی رو آتیش نمیزنیم

خوبه ، چون من تازه اولین سینه بندم رو خریدم

قبل از شبی که قراره خونه
نائومی بخوابیم ، آتیشش نمیزنم

این واقعا زمان هیجان
انگیزی واسه توئه ، لیلی

این اولین تجربه تو از فمنیسم ـه
[طرفداری از زنان]

... ما اینجا همه راهنماهای تو هستیم

" یا " راهنماهای زن
[MENtor بازی با کلمه]

همم ؟

یالا ، همین الان ساختمش

ما به "قهرمان زن" هم الکی خندیدیم
[بازی با کلمه HEroic]

چاه دیگه خشک شده

! ترافیک احمقانه

به همه ی زنهای توی ماشین ها نگاه کن ، لیلی

خیلی الهام بخشه

! همه برای یکی

... یکی برای همه -
من این احمقا رو دور میزنم -

 

چی بود ؟

! یکی به لاستیکمون شلیک کرد

واقعا ؟ به این نتیجه رسیدی ؟

یه چاله بود

داشبورد دیوونه شده

پنچر شدیم ، عالیه

من که درباره صاف بودن نمیدونم
[تلفظ یکسان پنچر و صاف][منظورش بزرگ شدن سینه هاشه]

 

! فیل ! فیل

یه مشکلی داریم

آوو ... "ما" ؟

میخوام برم به اون قنادی که
شیرینی پنجه ای درست میکنه

این آدم پرحرفی که تو و سکه ت استخدام کردید

جلوی پارکینگ رو بند آورده

 

اوه ، عالیه ، 8 دلار از دست رفت

ووو ، ووو ، ووو ، ووو ، ووو ، ووو
ووو ، ووو ، ووو ، ووو ، ووو ، ووو

این یه جلسه رسمی شرکاست ؟

صبر کن

صبح بخیر و خوش آمدید

... حضور و غیاب اعضا

... فیل دانفی -
اون دفتر احمقانه ت رو بردار -

تو کسی بودی که میخواستی اونو استخدام کنی

باید بهش بگی سریعتر باشه یا از اینجا بره

میخوام بدونی که من حرفت رو شنیدم

و خیلی سریع بهش رسیدگی میکنم

حالا ، اگه بتونیم بریم سر مسائل حل نشده

... از جلسه قبل ، آم

هنوز بخاطر"

این که بهم گفتی

همه جای میخوای از سکه
" استفاده کنی ، ناراحتم

... آه ، ساعت از 10 گذشته

دیگه دیره که شیرینی پنجه ای بخورم

واسه خوابیدنم زیادی شیرینه

همه چی خراب شد

 

هی ، به نظر سرت شلوغه

اوه ، آره ، دارم آخرین کارای

لباس امسال سرود مدرسه رو انجام میدم

اونی که قرار بود بر اساس زندگیت باشه

ولی این تک تک جزئیاتش دزدی شده
از "جادوگر شهر آز" ـه

مال من داستان یه بچه باهوشه

که یه سفر جادویی به شهر بزرگ رو انجام میده

این چطور "جادوگر شهر اُز" ؟

کم ، تو یه مرد آهنی هم داری
[یکی از شخصیت های جادوگر شهر اُز]

اون عروسک نماد مدرسه مونه

ما ظروف شیر توانا بودیم

خودت میدونی

 

سلام ، پم

هی ، همگی

... گوش کنید ، طبقه بالا توی آشپزخونه

اوهوم -
یه ، آم ... -

یکی از اون ، آه ...

میدونی ، چیزایی که ، آه

 

وایسا ، داشتی چی ازم میپرسیدی ؟

پم ، تو ... تو حالت خوبه ؟ -
اوه ، عزیزم ، به نظر خسته میای -

بچه دیشب دوباره نخوابید

بهت میگم ، من بعد از اون

طوفان که خونمون رو جا به
جا کرد ، اینطوری نبودم

بهت گفتم -
باد انقدر شدید بود -

که همه ی ذرتمون رو خراب کرد -
اوهوم -

... مثل ... وقتی بود

 

خوابید ؟ -
نه ، حالش خوبه -

اسب شخم زن ما هم همین کارو میکرد

 

بچه داره گریه میکنه -
خیلی خب ، چرا اینو نگه ندارم -

میام بالا و یه کم بهت کمک میکنم

اوه ، شاید میچل بهتر باشه کمک کنه

اون خیلی با بچه ها خوبه -
آوو -

باید "عموی لمس کننده مخفی" صدات کنم

این از اون لقب هاییه که باید" 150
متر از زمین بازی" فاصله داشته باشی

ولی خوشحال میشم که کمک کنم

باشه ، پس من همین پایین میمونم
محض اینکه کسی بهم نیاز نداره

 

هی ، چرا تو نمیری بالا

منم الان میام ، باشه ؟

اوه ، ممنون

میدونی ، سعی میکنی قایمش کنی

... ولی روح حساسی داری

" عموی با احساس آب زیر کاه "

آره ، قبل از اینکه بهش عادت کنیم

بیام ، آم ، نـ ... ، خیلی خب

 

کم

چیه ؟ فکر کنم عالیه که اون از تو

برای بچه داری کمک میخواد

به جای یکی از گوشت و خون خودش

انگار تنها چیزی که من براش خوبم

اینه که کلاه گیس بپوشم و بجاش آزمون بدم

باورم نمیشه که داری حسودی میکنی

من اصلا حسودی نمیکنم
خیلی سخت مشغول کارم

اوه ، میمون های پرنده رو داری تموم میکنی ؟

اونا میمون های پرنده نیستن

بذار یه چیزی ازت بپرسم
فکر میکنی موقع طوفان

چه اتفاقی برای صاریغ ها میفته ؟
[نوعی پستاندار]

آه

 

کنار اون بیوک پارک کن

 

ایناهاشش

هی ، جوآن ، امروز اوضاع چطور بوده ؟

ماشینا رو میذارم سر جاشون و
لبخند رو میذارم روی چهره مشتریا

خب ، به جز تو

مشکل چیه ؟

اوه ، نه ، من خوبم . آره ، کاملا خوبم

فیل ... اگه دو تا چیز باشه که من میشناسم

مردم و پارکینگه

و تو به نظر میخوای از یه موقعیت سخت فرار کنی

تو درون منو میبینی

یه مشکلی توی جلسه شرکا بود

یه ثانیه صبر کن

! هی ، عزیزم

خیلی خب ، دختر ، مهمونی اداره چطور بود ؟

این دفعه دیگه لباسام رو توی تنم نگه داشتم

... و تو راست میگفتی

خودم رو از متصدی بار دور نگه
داشتم و دیگه خمار نیستم

دیدی !؟

چیزی رو از دست نمیدی اگه فقط مشروب باشه

... این شایسته ی

! بمب کاغذ رنگیه

! تو بهترینی

کنار اون تویوتای آبی پارک کن

 

! دختر خودمه

 

یه کم مشکل مشروب خوردن داره

واسه همین بهش فضای بیشتری میدم

خیلی خب ، حالا ، میخواستی
درباره چی حرف بزنیم ؟

هیچی ، همه چی اینجا عالیه

خب ، تقریبا -
چیزی تو فکرته ؟ -

نه ، ولی کل روز یه چیزی روی پاهامه ... خودم

نظرت درمورد ... یه زیر انداز
ژله ای واسه اتاقک چیه ؟

... اوه ، برات یه زیر انداز میگیرم

چون لیاقتش رو داری
[قافیه جملاتش یکسان بود]

! اوه ! ها ها

! خوشم اومد

! بمب کاغذ رنگی

 

اینطور نبود که من داشتم چکش میکردم

چرتم رو زده بودم و اومده بودم
که بعد از ظهر یه شیرینی بخورم

 

الان خیلی کاری واسه انجام دادن ندارم

 

فکر کنم این یکی باشه

هی ، بچه ها ، چرا زنگ
نزنیم به امداد جاده ای ؟

مطمئنم یکی رو میفرستن

اگه امروز درباره قدرت دختراست

چرا نمیتونیم خودمون درستش کنیم ؟

میدونستم نباید میاوردیمش

 

... بامزه ست

ما فقط یه ساعته که

... واسه راهپیمایی زنان داوطلب شدیم -
پنج دقیقه -

ولی از الان حس میکنم بخشی از یه چیز بزرگم ...

یه چیز واقعا خاص

یه عکس میگیری ؟

تا بتونی ثابت کنی که اینجا
بودی و تو مدرسه ازت تشکر کنن

و سریع تر ازخشک شدن جوهر اون
پوستر که اشتباه هم نوشتی

برسی خونه ؟

زنان باز" ؟" -
بازم جواب میده -
["اشتباه املایی تو نوشتن "متحد]

لوک ، این زن ها شایسته احترام ما هستن

اونا باید به

تعصبات و چالش هایی غلبه میکردن که ما
هیچوقت مجبور نبودیم باهاشون رو به رو بشیم

اونا نوه های جنبش حق رای هستن

... گوش دادن به سخنرانی کوچیکت

این حق رای ـه

اوه ، خدای من

اون دنیله پاردو از کلاس حساب دیفرانسیل ـه

کی ؟ -
تو نمیشناسیش -

تو توی یه دایره دیگه میدویی
[تو از این چیزا سر در نمیاری]

اون جز دانش آموز های برتره و
تو ، فقط توی دایره میدویی

! هی ، مانی

خیلی خوبه که اینجایی

و منم اینجام ، لوک دانفی

الان منو میبینی و آخر راهپیمایی هم منو میبینی

اگه دارید پلاکارد درست میکنید

... اینا چند تا از مشکلات زناست

از هر دلار ، 79 سنتش رو زن ها به بدست میارن

و دولت میخواد بهم بگه که با بدنم چی کار کنم

... منظورم اینه ، شما چه حسی داشتید اگه

! وو

اون مغزم رو منفجر کرد

جامعه با زن ها مثل شهروند
های درجه 2 رفتار میکنه

من کلی زمان توی سایت های زنونه میگذرونم

ولی هیچوقت از این چیزا حرف نمیزنن

دارید یه زن قدرتمند رو
موقع عمل میبینی ، لیلی

وقتی فکر هامون رو بذاریم روی هم

هیچی نیست که نتونیم بدست بیاریم

 

این خیلی سفته

آه ، من تسلیم میشم

بیایید کتاب راهنما رو بخونیم -
فکر عالی ایه ، خوشم اومد -

میبینی لیلی ، هیچ داستان
افسانه ای وجود نداره

هیچ زن پریشانی وجود نداره
[اسم کتاب]

ما خیلی بیشتر از یه مشت دختر خوشگلیم

 

تو داشبود ماشینی به جز لوازم آرایش هیچی نیست

آو ، آره ، چون کتاب راهنما

با لوازم آرایش اضطراریم جا نمیشد

دوست دارم که دوباره

ایده گلوریا درباره تسلیم شدن رو بررسی کنیم

اوه ، چه الگوی خوبی داری میشی

فکر میکنی اگه ماری کوری
تسلیم میشد چه اتفاقی می افتاد ؟

بخاطر مواد رادیو اکتیو نمیمرد

از کجا اینو میدونی ؟

تو خیلی دربارش حرف میزنی

تا وقتی که روی اون تمبر ندیده بودمش

فکر میکردم دوست دخترته

گلوریا ، باورم نمیشه تو نمیدونی
چطوری باید لاستیک رو عوض کنیم

تا یه تاکسی داشتیم ، مطمئنا قبلا پنچر شدی

خیلی پنچر شدم

ولی دوباره آرایش میکردم

و صبر میکردم و بعدش

عرض پنج دقیقه ، خدمه تعمیرکار خودم رو داشتم

میدونی ، بعد از این که
این لاستیک رو عوض کردیم

هنوزم میخوای بیای به راهپیمایی

یا باید تو سال 1950 پیادت کنیم ؟

... آه ، بچه ها ، اونجا ، آه -
اوه -

 

واسه لاستیک کمک لازم دارید ؟ -
نه -

نه ، نمیخوایم ، مشکلی نیست ،ممنون -
نه -

شما ها چی میگید ؟

اون یه زنه و میخواد واسه
تعویض لاستیک بهمون کمک کنه

تیک همه گزینه ها رو داره

... درسته ، آم

سلام

آه ، میخواستیم لاستیکمون رو عوض کنیم

ولی جک یه مشکلی داره

بذارید نگاهش کنم -
آره -

آها ، اوه ، اون

خیلی خب -
برو که رفتیم -

حدس میزدم باید اونو تکون بدم

آره

 

تو استخدامی

عالیه ، بیا این عروسکو از زمین بلند کنیم

راستی ، من جویی هستم

سلام -
ممنون -

 

منم هیلی ام

 

چیه ؟ اون عالیه ، گیج کننده ست

 

نمایشنامه ت رو خوندم

اگه تو پرده سوم مشکل داشته باشی

تو پرده اول هم مشکل داری
[ساختار سه‌پرده‌ای نمایشنامه نویسی]

تو دقیقا درست میگی

کنار هوندا پارک کن

و بخش ضد قهرمانت رو بنداز بیرون

 

هی -
هی ، جی -

گلوریا ، مانی ، جو و استلا چطورن ؟

کارت توضیحات داری ؟

گوش کن ، وراجی تو داره
کار اینجا رو خراب میکنه

تو اینجا نیستی که حرف بزنی

فقط ببرشون تو و بیارشون بیرون

ازم میخوای که با مردم حرف نزنم ؟

چون این کاریه که من میکنم

و به نظر فیل مشکلی باهاش نداشت

نه ، ولی من دارم

خب ، همونطور که سمی دیویس جونیور گفت
[خواننده آمریکایی]

" من باید خودم باشم "

خب ، طبق گفته ی فرانک سیناترا
که یه بار تو رستوران دیدمش

" از اتاقک من برو بیرون "

باشه

 

... من مشکلی

ندارم

 

هی ، کجا پارک کنم ؟ -
بین دو تا خط -

 

آه ، مصدومیت قدیمی اسکواشم

اوه ، تو اسکواش بازی میکنی ؟

نه ، قوی ترینشون تو شهرستان رو من بزرگ کردم

... اوه

 

مجبور بودم هر شب ببرمش تو

به حساب شکارچی ها -
ممم -

سلام ، کالهون کوچولو

... عمو کم اومده

عموی واقعیت ، نه اون یارو میچل

که فقط یکیه که تو مهمونی باهاش آشنا شدم

تو و من قراره بهترین دوستای همدیگه

... تو کل

 

! نه ، نه ، نه ، نه

چرا باید بچه رو بیدار کنی ؟

... خب ، من فقط

! اون بالاخره خوابش برده بود

... من فقط -
من ، من دارمش -

دارمش ، همه چی درست میشه -

بیا اینجا ، عزیزم

آو -
... خیلی خب -

...شش -
ممنون -

نزدیک بود قاطی کنم

بد تر از پرنسس مارگارت

وقتی دوست پسرش توسط الیزابت تبعید شد

اوه ، آره -
تو سریال تاج رو بدون من دیدی ؟ -

 

بیا ، کال -
آره -

دیدن این ملکه عصبانی جالب نیست

 

آو

نمیتونم باور کنم

ما تازه قسمت چهارمیم

و واقعا هیچ اسپویلری در کار نیست

دارم درباره تو و این خانواده کوچیک
و جدید و عجیب غریبت حرف میزنم

اون بچه رو ضد من کردی

چی بهش گفتی ؟

کم ، فقط تو میتونی اینو
تبدیل به یه چیز منفی کنی

هیچ مشکلی تو این نیست که خواهرت
و من به هم نزدیک تر بشیم

... ما رابطه خیلی خاصی داریم

مثل اونی که ملکه با منشی شخصیش داره

! حروم زاده

این تاریخه

 

میدونستی که فقط تعداد انگشت شماری

مدیر زن توی فوچون 500 هست ؟
[لیستی از 500 تا از بزرگ‌ترین شرکت‌های آمریکایی]

دیوونه کننده ست

زن ها درست مثل مرد ها میتونن
ماشین مسابقه رو برونن

شوخی میکنی -
هاه ؟ -

من هنوز توی دبیرستانم و هر
روز تبعیض جنسیتی رو میبینم

میدونم ، میبینم که چطور آقای ایستون

همه چیز رو برات "مرد توضیحی" میکنه -
چی هست ؟ -

وقتیه که یه مرد میخواد چیزی رو

واسه یه زن که خودش میدونه توضیح بده

داری "مرد توضیحی" رو

برام مرد توضیحی میکنی ؟

داشتم درباره خوراکیت حرف میزدم

این آجیله

! میدونی که دیگه پیشگام شد ... جرالدین فرارو
[اولین زن کاندید معاونت ریاست جمهوری]

... هی ، جوآن ، منم

 

مرد زیر اندازی

 

تو اینجا چی کار میکنی ؟ جوآن کجاست ؟

تو قرار بود حلش کنی ، ولی نکردی

پس باید از روز خیلی شلوغم وقت بگیرم

و بیام متوجهش بکنم

ولی با برنامه پیش نرفت ، پس رفت

تو این کارو بدون حرف زدن با من کردی ؟

قرار بود شریک باشیم

اون یارو تیبور رو استخدام میکنیم

اون به زور انگلیسی حرف میزنه ،
ولی دیگه خبری از وراجی نیست

البته اینو با گلوریا امتحان کردم

ولی درنهایت انقدر تلویزیون
نگاه کردن که یاد گرفتن

ولی سکه تصمیم گرفته بود -
گور بابای سکه -

هیچ صفی اینجا نیست و جوآن هیچوقت
انقدر ماشین رو نمیتونست بیاره تو

! مردم ازش خوششون میومد ! کارش خوب بود

آروم باش ، اینجا محل پارک
ماشینه ، نه کمد خونه

ببخشید ؟

حدود چهار تا ماشین جلوم رو گرفتن

سریع از سر راهت برشون میدارم

! اوه ، نه

اوه -
! اوه ، نه -

دقیقا " اوه ، نه " ، همین
الان کلاس یوگا تعطیل شد

اینو بگیر ، روش وایسا

ممکنه یه مدت اینجا باشی

 

خیلی خوبه

 

پم ؟

همم ؟ -
هی ... خیلی خب -

بیا بریم رو تخت

نه ، خسته نیستم

نه ، بخاطر همینه که گردن و
شونه هات همیشه درد میکنن

چون سر پا خوابت میبره

یالا ، بیا ببریمت تو تخت ، بجنب

وو ، وو ، وو ، وو

خیلی خب ، خیلی خب

آه ، پرنس من -
اوهوم -

... مم

 

! اوه ، خدای من

اوه ، خدای من

 

اوه ، خدای من

خیلی خب ، همه آروم باشن

آروم باشید ! آروم باشید

کی ماشین پریوس داره ؟

 

با کارت جایزه ی "هول فودز" ؟

جوآن کجاست ؟ من ماشینم رو لازم دارم

 

بمب کاغذ رنگی

جا نداریم

همه چی حل شد

دوباره جوآن رو استخدام کردم -
بهش احتیاج نداریم -

کی کلید ماشینش نقره ایه ؟

فیل ، من این کارو میکنم یا نه ؟

جوآن ، زمین مال توئه

 

خیلی خب ، وندی ، بیا ببریمت توی مینی ون

تا بری خونه پیش گربه دیابتیت

تو نمیتونی یه طرفه اونو استخدام کنی ، فیل

منظورت مثل موقعیه که بدون حرف زدن با من اخراجش کردی ؟

اگه سر چیزی مخالفت داریم

قرار بود براش سکه بندازیم

شاید باید واسه اینکه شریک
باشیم یا نه سکه بندازیم

شاید باید الان انجامش بدیم -
عالیه -

اگه فیل اومد ، ادامه میدیم

اگه جی اومد ، تمومش میکنیم

 

شما دو تا احمق دارید چی کار میکنید ؟ -
این جواب نمیده -

و جواب هم نمیده تا وقتی که
باهاش مثل خودت رفتار کنی

تو فکر میکنی یه رئیس کله گنده ای

و میتونی هر کاری بخوای باهاش بکنی

ممنون ، جوآن -
ببندش -

تو بهش اجازه میدی ، مم ؟

... به خودت یه لطفی بکن

یه چیزی از جی یاد بگیر ،
مثل اینکه چطور سرسخت باشی

شما ها به یه سکه احمقانه احتیاج ندارید

شما به همدیگه نیاز دارید

 

حالا ... یه چیز خوب بگید

 

... آم

من همیشه ... من همیشه سر
سختیت رو تحسین میکردم

خیلی خب ، نوبت توئه

... من همیشه فکر میکردم تو

 

خوشحالی

 

! دیدید ؟ ها

 

! آه

و اینطوری انجامش میدن

 

اوه ، هی ، اینجایی

گوش کن ، اشتباه میکردم

که میگفتم چیزای عجیب داره

بین تو و پمرون داره اتفاق میفته

نمیدونم داشتم به چی فکر میکردم

واضحه ، که شما ها یه رابطه

خواهر و برادر شوهر سالم دارید

تو مانیتور بچه دیدی ، مگه نه ؟

حتی توی دید در شب هم حال به هم زن تر بود

نمیدونم چی شد

شما هر دوتون لب هاتون شبیه همه و

... یه جور میبوسین و

هر دومون روی یه حصار چوبی بوسیدن رو یاد گرفتیم

او

 

میچل ، میتونم خصوصی باهات حرف بزنم ، لطفا ؟

چرا ؟ میخوای بیشتر رو گردنش کار کنی ؟

داشتید دربارش بحث میکردین ؟ -
اون توی مانیتور بچه دید -

و تو داشتی نگاه میکردی ، وزغ حشری

پم ، بیا آروم باشیم

داری خودت رو شرمنده میکنی

! میدونم

! من خیلی افتضاحم

! فقط خیلی خسته ام

به علاوه ، وقتی اسبای ملکه داشتن
اون کارو میکردن خوابم برد

سلام ؟ هشدار اسپویلر -
... این فقط -

ببخشید که انقدر بار روی دوشتون بودم

نه ، تو بار نیستی -
نه ، نه ، تو بار نیستی -

... نه ، بیخیال ، گوش کن

حقیقتش اینه که من یه جورایی

از این سوپر بابا بودن
واسه یه بچه لذت میبردم

میدونی ، چون من هیچقوت نداشتمش

اوه ، درباره چی حرف میزنی ؟
تو با لیلی عالی بودی

نه ، تو با لیلی عالی بودی

... تو اوایلش ، من

من به هم ریخته بودم ، پس میذاشتم تو جلو بری

 

... نمیدونم ، شاید من

میخوام یه چیزی رو خودم اثبات کنم

اوه ، عزیزم ، اصلا نمیدونستم

ولی چیزی نداری که بخوای اثبات کنی

چون تو پدر فوق العاده ای هستی

... هر دوتون هستین

ولی من فاجعه ام

نه ، مبل سفیده ، بیا بالا -
مبل سفیده -

فکر نکنم بتونم تنهایی از پسش بر بیام

خب ، میدونی چیه ، خبر خوب اینه که

مجبور نیستی هیچکدوم از کار ها رو خودت تنهایی بکنی

چون همینجا یه خانواده داری که عاشقتن

و هر کاری که بخوای برای کمک کردن بهت انجام میدیم

 

خوبه ، خیلی برام ارزش داره

و بعلاوه ... من اون گریه رو میشناسم

و یکی دیگه پوشکش رو عوض میکنه

من نیستم -
من نیستم -

آه

 

پس ، زن ها نمیتونن برنده بشن

اگه کار کنن جریمه میشن

و اگه خونه هم بمونن جریمه میشن

! دقیقا

میدونی لوک ، وقتی امروز صبح بیدار شدم

... و به راهپیمایی اومدم

فکر نمیکردم با یکی مثل تو آشنا بشم

نوبت توئه

نوبت منه

 

باورم نمیشه داره گول اینا رو میخوره

من کل عمرم به این باور بودم

تو یه بعد از ظهر اداش رو در آوردی

و تقریبا لب هات رو بوسید

ادای هیچی رو در نمیارم

منو به فکر فرو برد

زن ها و دختران و مرد هایی که بهمون افتخار دادن

چیزی که زن ها باید تو این کشور باهاش درگیر شن یه جرمه

و من 100% باهاشم

ما هیچوقت بدون از خود گذشتگی به موفقیتی دست پیدا نمیکنیم

! دقیقا

... ببخشید ، نمیخواستم اتفاق بیفته ، ولی

دنیله و من یه رابطه ای با هم داریم

و هر چقدر که لازم باشه باهاش میمونه

بخاطر همین ، تا وقتی که زن
ها به برابری واقعی نرسن

من مجرد باقی میمونم

بیا از اینجا بریم

 

حالا که جک پایینه

و پیچ ها سر جاشونن

فقط باید همه چیز رو به ترتیب ببندید

اوه -
اوه -

چرا هر کدوم یکی رو نمیبندید ؟

اگه اشکال نداره ، ترجیح میدم روغنی نشم

هی ، بدون کثیف کردن دستات
نمیتونی دنیا رو تغییر بدی

! وو

خیلی خب ، بدش من

 

راست میگی

این عالیه

انگار میتونم هر کاری بکنم -
داری بازش میکنی -

اوه ، اوه ، ببخشید

ممنون ، جویی

خیلی سریع انجامش دادی

خب ، ماشین توی خونمه

میدونی ، مادربزرگم تعمیرگاه خودش رو داشت

این خیلی عالیه

احتمالا اون موقع تعصبات خیلی زیادی وجود داشته

بود ... ولی در نهایت

اون شروع به تعمیر کردن ماشین ایرلندی ها کرد

 

ها

خب ، آه ، لیلی ، چرا تو تمومش نمیکنی ؟

 

من به اندازه کافی قوی نیستم

خب ، بذار بهت کمک کنم

ما با هم قوی ایم

! وو

واو ما با هم قوی ایم

اوه ، ببخشید که قبلا بهت گیر دادم

تو یه زن توانمندی ، گلوریا

تو شایسته احترامی

نه ، کلیر ، تو کسی هستی که شایسته احترامه

تو سه تا بچه فوق العاده بزرگ
کردی ، یه شرکت رو اداره میکنی

... وقتت رو صرف چیزای احمقانه مثل

مدل موهات نمیکنی

فقط کار ها رو انجام میدی

و تموم شد ، دیگه آماده رفتنید

خیلی ممنون ، راهی هست بخاطر
وقتت هزینه ای بدیم ؟

نه ، نه ، مطمئنا نه

من خوشحالم که کمک کردم

فقط بذارید فشار لاستیکتون
رو مانیتور رو ریست کنم

تا کل روز بوق نزنه

آره ، لطفا ، بفرما -
دیدی ، لیلی ؟ -

ما به یه مرد نیاز نداشتیم که کمکمون کنه

این اتفاقیه که وقتی زن
ها به هم کمک کنن ، میفته

 

احتمالا میخواد مطمئن بشه
که کار میکنه ، درسته ؟

خب اون عوضی ماشینم رو دزدید

از دید مثبت ، خوبه که دیدیم یه زن

وارد یه زمینه کاری سابق مرد ها شده

لوازم آرایشم بیمه نبود

 

این بهترین راه حله

نمیتونیم همینطوری یه تصمیم بگیریم ؟

چه خبره ؟

اوه ، پدرتون و من داریم

سر یه چیزی یه ساعت بحث میکنیم

خوشبختانه ، من یه سکه ویژه ساختم

که صورت من یه طرفشه

و مادرتون طرف دیگه

آه ، بد تر از سوزان بی شده
[رهبر برجسته حقوق مدنی و حقوق زنان در آمریکا]

خیلی خب ، بریم

 

کلیر اومد -
آره -

! جسدمون رو میسوزونیم -
لعنتی -

... خیلی خب ، یکی دیگه

سر من ، با سرمایه مون
یه خونه تو ساحل میخریم

مال تو ، تور حفاظت از بچه ها

هی ، خوب نیست

 

آو -
آو -

ببخشید بچه ها

آو ، میتونید بیایید سر بزنید

میدونی ، اگه تونستید پولش رو بدید

 

SRT زیر نویس و ترجمه از