مطمئنی این همه یخ نیاز داریم، رفیق؟
همه بازیکنای ان بی ای برای درمان از آب یخ استفاده می کنن
بریم تو کارش پس
...آره راست میگی، اونقدرا هم بـ
!واهاهای
یک سال پیش تو همچین روزی این شانسو داشتم که تبدیل به یک قهرمان بشم
...بازی بسکتبال خیریه سالانه دبیرستان بود
والدین مقابل معلم ها
میخواستیم برای خانم مارتین یه پولی جمع کنیم
توی کادر اداری کار میکرد و خونه اش رو توی سیلاب از دست داده بود
توی یه لحظه حی و حاضر بود، و لحظه بعد از دست رفته بود
یک ثانیه باقی مونده بود و تو محوطه جریمه روم خطا کردن
نتیجه کل بازی به من بستگی داشت
فشار و استرس منو از هم پاشوند
یک ساله منتظر فرصتی برای جبرانم
و دیگه قرار نیست چیزی رو به شانس بسپارم
محکم تر
دیوانه وار تمرین کرده ام
...پاسکاری و پشتکار در دریبل، تمرین چالاکی و سرعت
و برای پایان هر تمرین...
روزی 100 پرتاب آزاد به سمت سبد
23. 24.
مهم نیست چقدر خسته باشم
85.
یک سال تمرین طاقت فرسا انجام داده بودم، اما آماده بودم
آخ
H.z زیرنویس از
آبمیوه رو ریختم روی فرش
به مامانت نگم؟
پس "به بابا نگو" چی میشه؟
یه پسر باید از پدرش حساب ببره
من جلوی بابام از ترس میریدم به خودم
درست همونطور که اون جلوی بابای خودش
حتی همین امروز، کافیه صدای باز شدن یه قوطی اشلیتز بشنوم
یا بوی تقویت کننده ریش سینگلتون به مشامم برسه
اون موقع است که مثل یه آدم فروش تو «ایتالیای کوچک» شروع میکنم عرق ریختن
!آخ، آی پام
دیگه بسه
چندبار بهت گفتم اسباب بازیاتو سرراه نذاری؟
خیلی خنده داری تو
بسه! اسباب بازیتو جمع کن
گلوریا! چه سورپرایزی
...تو مدرسه مانی، یکی از مادراست
که من یه سری مشکلا باهاش دارم
از اون پلنگای بلونده که کله اش بوی قورمه سبزی میده
سلام دانا
نکنه راهتو گم کردی اومدی اینجا؟
حتما میدونی که اینجا کفش فروشی نداره
اوه، نه، میبینم که یه عالمه هات داگ خریدی
خیلی ناراحت کننده اس وقتی میبینی یه نفر دیگه وا داده
دارم اینارو میفروشم
تو مسابقه خیریه بسکتبال دبیرستان
بیچاره خانم مارتین
امسال قراره پول جمع کنیم تا براش یه کلیه جدید بگیریم
پس میتونیم روی تو حساب کنیم، نه؟
کلیه امو بدم؟
یه چک بکش
-کاری که همیشه میکنی
اونایی که کار خاصی انجام نمیدن بهتره پول بدن جاش
40درصد روی فروش املاک؟
انگار هیچ جوره راه نداره که متوجه بشی
سلام بابا
بزن کانال 12
یه برنامه درمورد الوار ارزون قیمته
که یه ماده شیمیایی داره و باعث بیماری آدم میشه
و کمدها، کمدها، کمدها، کمدها یه دسته ازشو خریده
اوه نگاه کن...شرل، دختر اِرله
به سراغ یکی از افراد محلی اومدیم
که علائم یه بیماری شبه آنفولانزا رو بعد از
تماس با چوب های آلوده گزارش داد
من فقط میخواستم به همسرم
یه کمد به زیبایی خودش هدیه بدم
- ما هم یه سری از اون...
باورت میشه دختر کودن اون اِرل ابله
از اون نسناس ها چوب خریده
البته که تو دوران بچگیتون
اون همیشه کند ذهن بود
اون موقع که فکر میکرد اون بادکنکه دوستشه رو یادت میاد؟
!بادکنکا کارلایل
خیلی خب، خاطراتو زنده کردی بابا
تا بعد
میدونستم اون معامله به طرز مشکوکی خوبه
و حالا قراره به احمقی همون دختری باشم که 2 تا
خرگوش از 2 تا کلاس مختلف رو به کشتن داد
یه ذره چای میل دارید قربان؟
از اون نوع تجملاتیش باشه فقط
اوه خدا من
لهجه هامون چقد خوب نشست بکار
- روانی کننده است
وقتی هیلی 4 سالش بود، من و اون اولین مهمونی چاییمون رو داشتیم
و از اون موقع به بعد، تبدیل به یه رسم کردیمش
که سالی یبار بیایم و چای بنوشیم
این از اون زمان هاییه که واقعا برام ارزشمنده
من از این قضیه چای خوری خوشم نمیاد
میتچل و هیلی همیشه درحال زیریرکی خندیدن
بخاطر رازهایی که بهمدیگه گفتن هستن و منم دلم میخواد خب
...منم یبار سعی کردم رسم عمو-خواهر زاده ای خودم رو راه بندازم ولی
من نمیخوام روش شناسی طیف سنجی جرمی
شتاب یافته رو زیر سوال ببرم
صرفا دارم اشاره میکنم که قدرتش تو جداسازی
یک ایزوتوپ نادر از توده پرحجم
مجاورش چیز منحصر به فردی نیست
بین تو و اون مرد خوشتیپ هواشناس چه اتفاقایی داره میافته؟
- همه چی عالیه، بیشتر مواقع. آره
اوه، بیشتر مواقع
خب، پس...پس قضیه چیه؟
ینی میگم به نظرتو اینکه شریکت ازت انجام
همه جور کاری رو انتظار داشته باشه اوکیه؟
مم، نه. همه چیِ همه چی که نه
منظورم اینه که همه یه حدوحدودی دارن واسه خودشون
ینی هنوزم یه چیزایی هست که من درخواست نمیکنم کم انجام بده
اوکی. پس آم
...منو رینر یه شب تو رختخواب بودیم و
و؟
اون ازم خواست که یه کاری رو انجام بدم
waltervulture@ymail.com
تورو خدا به مامان نگو
(مارک قدیمی آبجو)
(ایتالیای کوچک : محله ای در شهر نیویورک)
- آره
باورت میشه؟
- هیس، هیس، هیس
(شوخی با اسم بلیندا کارلایل خواننده زن آمریکایی)
(با لهجه بریتانیایی)
- آره
- مم