نفستون رو نگه دارین، دخترا
ماجرای من امروز شروع میشه
بالاخره یک چیزی به این دنیا میاوم
"در دوران کودکی، "برادران رایت
اپرا" رویای قایم کردن کادو زیر صندلی"
و منم رویای ساخت یک چیز با جذبه رو می دیدم
...خب،اخیراَ من و جی یک زمین خریدیم
که الان داریم برج دانفی رو اونجا می سازیم
چه چیز هایی که حاضرم فدا کنم
که اون پسر پانزده ساله رویاپرداز
"موفق شدیم پسر"
سلام
کلیر، خیلی داغون شدی -
نه، منظورم اینه که خسته ای
اوه، آره، آره، آره
پس فکرکنم خوب موقعی باشه برای اون ماساژی
که فردا برات رِزِرو کردم
اوه، درسته. اون
باید نزدیک تولدم با گلوریا خیلی مهربون باشم
پارسال، به یک دلیل احمقانه
برام بلیط کلاس رقص
مسخره ی "سالسا" گرفت
!انگار ازش استفاده میکنم. بیخیال بابا
بهرحال، یه طوری خودش رو قانع کرده که
برای کادوش متشکر نبودم
!میدونی
!بعضی آدما
میدونی، فردا سرکار یکم گیج کننده است
کلی کاری توی دفتر هست
اینطوری نیست که نخوام، میخوام
نه کلیر،بیا دوباره نرقصیم
میدونیم احساست در مورد رقصیدن چیه
روز بسیار بسیار با افتخاریـه فیل
ممنون شریک
شاید باید دیگه شروع کنیم
عکاسه همینطور داره از هیلی عکس میگیره
وقتی که اون توی دوربین نگاه نمیکنه
!عجیبه،من عکاس استخدام نکردم
دانفی،درسته؟
بیل قشنگـیه -
این شریکم،جی پریچت ـه
من نماینده ی "جتاتِک"هستم
اسم ما رو شنیدین؟ -
باید جی رو ببخشید، یکم با تکنولوژی غریبه هست
بهرحال، شرکت ما دو تا ساخمون پایین ترـه
و ما میخوایم فضای بازمون رو گسترش بدیم
ما این زمین رو میخوایم
...ما بهتون بیست درصد قیمت بالاتر
به اضافه ی هزینه ها پیشنهاد میدیم
پیشنهاد خوبـیه جار
اما فکرنکنم بفهمی اینجا چه خبره
قضیه سود بزرگ نیست
داریم ساختمون رویایی دامادَ ـم رو میسازیم
و قراره موفقیت بزرگی بشه
چون این مرد رویا پردازه
اوه، منم دربارهی رویا میدونم
امیدوارم یک روز مغزم به صورت سیگنال، ابدی بشه
موفق باشید آقایون
جی، رویای این مرد اشکم رو در آورد
میشه خودتو رو جمع و جور کنی
اون مزخرف رو فقط برای
اون بر می گرده -
چه بخوای چه نخوای، این رویای من ـه
ما میخوایم پول در بیاریم
در میاریم
بوسیله ی قدرتی که که در نقشه اطلاعیه
...من اکنون به صورت رسمی کلنگ
...خانه ی آینده ی
برج دانفی رو میزنم
اوه، خاک سفتیه
نشونه ی خوبیه
میخوام بِپَرم روش
کسی بیل دیگه ای آورده؟
:برگردان
Sajadm98@yahoo.com
خدا رو شکر،اینجایی
کارمندا برای اون "قطعی بودجه" غوغا کردن
گفتن اینکه از اضافه کاری دیگه خبری نیست، بد بود
اما وقتی مجبور شدم بهشون بگم
یک نفر یک فنجون پرت کرد سمت صورتم
دیگه نمیدونم چیکارکنم
در مورد فروش، اون کریسمس ـی
نبود که امید داشتم
مردم بهم چی هدیه میدن؟
...خب، همینجوری میگم
ولی شاید بتونیم "کنی" رو از انبار اخراج کنیم
هیچکس اخراج نمیشه
اما اون خیلی اذیتم میکنه
بیخیال بچه ها
منم مثل شماها از این
اما میخوام بدونین که
خرجم رو قطع کردم
حقوق رئسا کم شده
اما میخوام شما احساس کنید که دخیل هستید
پس، نه تنها در اتاقم به روی شما بازه
بلکه کلاَ حذفش کردم
استعاره خیلی خوبی بود، رئیس
!استعاره خیلی خوبی بود، رئیس
کنی، ممنون که یخ جمع رو شکستی
خیلی خوب بود
!تولدت مبارک
اینجا چیکار میکنی؟ -
برای جشن گرفتن بیای بیرون
پس منم جشن رو برات آوردم
وایی
خاویاره؟ -
و یه چیزی برای اینکه بشوره ببره پایین
اوه، ایول، شامپاین
برام یک در جور کُن
اگه جایزه ی علمی رو با این
،چیزی که شما درست کردین برنده نشم
آمین خواهر
اوه،خدایا. بدون من شروع کردین؟
نه، بدون تو تموم کردیم
آره، میخواستیم که کار کنه
حدس میزنم میخواستی خیلی هم ساده باشه
چون میتونی اونجا بهترش کنی
!که بتونم بهش افتخار کنم
رویای ماشین پرواز رو می دیدن
تا برگردم به زمانی
...که این نقاشی رو کشیده، و بگم
ممنون -
(بازی دادن)
"جارد کووک"
ممنون، خودم رنگش کردم -
نه،اصلا و ابدا -
بالا بردن قیمت گفتم
نمیخوام برگرده -
به من داده شده
:.:.: سـجـاد مــروی و رضــا بــلالی :.:.:
Reza_potter7@yahoo.com
مثل کابوسه
از شیرینی هم دیگه خبری نیست
همه دور هم جمع بشید
قطعی بودجه خوشم نمیاد
منم اینجا با شماها هستم
گفتی سرت خیلی شلوغه که از دفترت -
آره -
خیلی بده دیگه