خُب

 

پیچ گوشتی

 

 

اوه، نه

 

پیچ گوشتی جایگزین

 

من از یک خانواده "دست به آچار" میام

...بابام قبلا همه چیز رو تعمیر میکرد

ماشین چمن زنی، ماشین یا حتی گربه

پس منطقیه که
سنسور ماشین لباس شویی و

بعد از اینکه تعمیرکار
میخواست تیغم بِزنه، خودم درستش کنم

من 350 دلار

برای سنسوری نمیدم که قیمتش 28 دُلارـه

خودم تعمیرش میکنم

کار پیچیده ایی ـه

میدونی قبلا توی روسیه چیکار میکردم؟-
آره،آره میدونم-

دکتر یا دانشمند بودی

لباس شویی تعمیر میکردم-
اوه-

منظورم اینه که،خیلی وقت ـه کارم هَمینه

"فیل دانفی "ساده لوح نیست

متاسفانه باید بگم، نه

 

 

فکرکنم هنوز تمیزَ ـن

الان سه سوتـه راهِش میندازم عزیزم

یه ویدیو آموزشی دیدم

و هر قطعه ایی و که در میارمُ برچسب میزنم

"پشت-گوشه سمت راست"

"قطعهِ کج و کوله"

"سمت راست من،سمت چپ ماشین"

میشه یه جای دیگه درستش کنین؟

آره، ماشین لباس شویی
باید برای خودش خونه بگیره

عزیزم، بهرحال باید بلند بشی
کلاس آشپزی داریم

میخوام زود برسم و ردیف اول جا بگیرم

،خدای من، مامان
تو و آشپزـه

توی پیشبَندِت نگهش دار

 

مامان عاشق این آشپزـه
توی تلویزیون "چارلز دومان"ـه

هر روز برنامش و نگاه میکنه

البته مطمئن نیستم گوش بده

یکم شکر

و بوش مثل فرانسه تسلیم میشه
(پخش میشه)

...ببخشید، این شوخیم خیلی به جا نبود

گفت نمک؟ -
شـکر -

آمم،دوست دارم بهش شکر بزنم

اما تقریباً مطمئنم گفت نمک

مزه کن-
اوه! نه-

اوممم-
آره؟-

آره؟ آره-
یه چیزی توش ـه-

شیرَمون تقریبا تموم شده

خُب،قدم بعدی خیلی مهمـه

مطمئنی نمیخوای نِگَهِشداری؟

نه،خوبـه

 

باید درستش کنیم

نمیتونیم بهش بگیم چقدر غذاش مزخرف ـه

چون نابودش میکنه

پس منم وقتی فهمیدم "آشپز"ـه میاد به شهر ما

،توی کلاسش ثبت نام کردم که
تا اون بهش بگه

 

 

واوو-
میدونم-

خیلی سخته.ها؟

حالا فقط سنسور و برمیدارم

...و میذارمش

اوه، یه کم پرز داره

 

...شاید باید من

 

قطعه ها سر جاش ـه؟

آره، چیزیشون نشد-
خدا رو شکر-

...نمیدونم

 

:برگردان از
سجــاد مـروي و رضــا بــلالي

 

Sajadm98@yahoo.com
Reza_potter7@yahoo.com

 

خیلی خب جو، بنداز اینجا

اوه، ایول

...خوبـه، حالا دیگه نمیخواد به یه پسر دیگه‌ام هم بگم

.که بعضیا استعداد متفاوتی دارن

.خوب بود، مرد قوی

اینجا چه خبره گلوریا؟

،انگار مُردم و روحم
دارم خانوادمُ نظاره میکنم

احمق نباش، اگه همچین اتفاقی بیافته

همه ی این مبلمان و عوض میکنم

مربی "گری" رو استخدام کردم

قراره به جو یاد بده چطور پرتاب کنـه

جو بدترین توی تیمِشونـه

!میشنوما

.پسرت دست آدم مطمئنیه، جی

من پارسال تیمَم رو قهرمان کردم

نباید امتیازا رو حساب میکردیم
اما من تو سرم اینکارو کردم

خیلی بَده

بچه باید از پدرش اینطور چیزا رو یاد بگیره

..بیسبال، رانندگی

چطور با یه پسر اهل "نیوجرسی" دعوا کنـه

...اگه فکرکردی چاقوش و گرفتی

یکی دیگه هم داره

جو با تقلید از جی پرتاب رو یاد گرفت

اما جی داغون پرتاب میکنه
چون شونَش مشکل داره

اینطوری رفیق

 

...مادر به

 

...مادر به

 

برای همین جو وقتی جیش میکنه

آهنگ "مسافرت عاشقانه" رو میخونه
[ آهنگ سال 1944]

به نظر آدم خوبی میای

اما... خودم حواسم هست

اشکال نداره
مربی گری درک میکنه

 

هی،توپِت رو یادت رفت

 

اشکال نداره جی

بعضی پسرها استعداد متفاوتی دارن

 

من باز میکنم

باشه،ممنون

 

- Untranslated Line -

سلام، میتونم کمکتون کنم؟ -
من برای لیلی اومدم -

همیشه میدونستم همچین روزی میاد

احتمالا کار دیگه داره

چطور دختر ما رو میشناسین؟

نمیشناسم،من رو برای تمیزکاری استخدام کرده

اوه-
چی؟-

درست سر وقت

صبرکن،تو مستخدم گرفتی؟

آره،با نرم افزار روی موبایل شما

بابا گفت اتاقَم شبیه لونه‌ی خوک ـه

...خب، بعدا راجع به

استفاده نادرست از "خوک" صحبت میکنیم

فکرکنم بابایی منظورش این بوده که خودت تمیز کنی

نمیشه بذاریم شما اتاق
دخترمون رو تمیز کنین

فقط... پیام اشتباهی میفرسته

.ما هم میتونیم شما رو دوباره بررسی کنیم، میدونی
[لیلی" فرزند خونده است"]

خُب،حالا برو اتاقتُ تمیز کن

عادلانه نیست
شما برای همه چیز از نرم افزار استفاده میکنین

نخیرم

...خب

از "اوبر" وقتی برای غذا میریم بیرون استفاده میکنیم
[مخصوص کرایه تاکسی]

و از "پست میت" وقتی توی خونه غذا میخوریم

و از "تسک ربیت" برای کارایِ فضای سبز دور خونه

...و "واشیو" و "پارک می" و

اونی که اون پسره میاد

آتیش توی شومینه درست کنـه

لاگِ‌رفیق"، من عاشق"لاگِ‌رفیق"َـم"

ما باید از خودمون شروع کنیم تا یاد بگیره

از الان ما کمی به خودمون متکی میشیم

برای شروع، من آتیش درست میکنم

اما "لاگِ‌رفیق" مثل "لامبرجک" لباس می پوشید
[شخصیت افسانه ایی درشکل چوب بر با لباس قرمز]

پیرهن پنبه اییِ قرمز دارم

 

ها؟

قطعه های اضافی کجاست؟

نیست، همش رو استفاده کردم

انداختیشون دور؟

بهم بگو،عصبانی نمیشم

تعمیرش کردم، کلر

و الان اینجایی تا حقیقتُ خودت ببینی

ضامنش رو بکش

 

کار میکنه

نمیدونستم اینقدر دست به آچارت خوبه

چقدر مردونـه

الان دستم و با انبر گاز گرفتم

جیک نزدم

لوک من و بابات باید بریم بالا

درباره یه چیز، خصوصی حرف بزنیم

فقط برین، دارین سکس رو برام نابود میکنین

 

 

الان یک چیز ایستا روی این پتو ساختیم

عالی بود-
آره-

کل ماشین و ریختم بیرون و تعمیرش کردم

 

احساس میکنم میتونم هر کاری بکنم

میدونی چیه؟

میخوام بسازمش

برج دانفی؟-
برج دانفی؟-

...برج دانفی

اولین تبلیغ گُسترِشَم برای مشاوره‌ی املاک

از وقتی بچه بودم خوابِش رو می دیدم

و الان داره اتفاق میافته

منهای "ترامپولین" روی پشت بوم

و تونل به خونه‌ی بهترین دوستم

هنوز به میله آتشنشان ها

برای رفتن به پارکینگ اُمید دارم

...اگه فکر میکنی بالاخره آماده ایی

البته که هستم، الان ماشین لباسشویی رو تعمیر کردم

 

ارضا کننده ترین کاری بود که تا حالا کردم

 

فکرکنم، بهتره لباس بپوشم

 

 

 

 

فیل میدونم کجاییم
خودم رانندگی کردم

میدونی این چیه

اما من میخوام بهت بگم چی میتونه باشه

اصلا اینطور صحبت کردن رو دوست ندارم

...الان روی مکانِ آینده‌

.برج دانفی" ایستادی"

...بخشی از یک زمین چندمنظوره

.در یک محله به سرعت پیشرفت کننده

تبلیغ مشاوره ی املاک، ها؟

.این برای تو مثل ترفیع گرفتنه

به تمام جزئیات فکر کردم

یه کارگر خوشحال رو تصور کن

که از دفترِ صمیمانه‌ی حمل و نقل پایین میاد

برای یک قهوه داغ یا یوگا

و اونجا چیه؟

پای عروسک، امیدوارم

"فروشگاه غذای سگ تازه"

من و "استلا" به یکی از این مغازه ها
توی "سولوانگ" رفتیم

یه کیک براش گرفتم
اونقدر خوب بود که نصفش و خودم خوردم

نمیخوام برای سرمایه گذاری بهت فشار بیارم

اما میخوام بدونی که این برام یک هوس نیست

خیلی بهش فکرکردم

پس چرا تاحالا کاری نکرده بودی؟

به نظر احمقانه میاد ،اما
امروز ماشین لباسشویی رو تعمیر کردم

ریختمش بیرون و سنسورِش رو عوض کردم

!گمشو بابا

یارو 350 دلار میخواست ،من با 28تا درستش کردم

!یا خدا

چرا تمام مدت درباره‌ی این حرف نزدیم؟

چون برای این پروژه خیلی هیجان زده ام

فکرمیکنم واقعا میتونه
سرمایه گذاری خوبی باشه

دیگه نمیخوام بشنوم

چون تو هوشیار ترین آدم درزمینه ی تجارت هستی
که من میشناسم

اگه فکرمیکنی شکارـه
من هستم

واقعا؟

چون الان یه پیشنهاد برای دادن دارم

اگه بگی بفرست، میفرستم-
بفرست-

دنبال فرصت سرمایه گذاری بودم

اگه تو مطمئنی، منم مطمئنم

 

!چون میدونی اگه پولم رو به باد بدی چیکارت میکنم

 

 

الان یک درس برای تکیه کردن به خود

"یاد میگیری "خانم جوان

"میدونم وقتی جدیـه میگه "خانم جوان

بابای منم همین رو بهم میگفت

باشه، دیگه کارای خونه رو با موبایل انجام نمیدیم

میخوایم دستامون رو کثیف کنیم

و میچل تو از اینجا شروع میکنی

.و اینجا رو هرس میکنی

واقعا؟ باشه -
حدس بزن تو باید چیکار کنی؟ -

میشه من مسئول آب پاشی باشم

مثل باغبون؟-
نه-

...تو باید بشینی و با دستات

علف های هرز رو جمع کنی

 

تو..میدونی هم سن تو بودم
باید چیکار میکردم؟

باید توی مزرعه روی زمین میخزیدم
و سنگ جمع میکردم

درسته،حتی نمیتونستم

تا 100 سنگ جمع نکردم صبحونه بخورم

چراغ قوه‌ی روی پیشونیم رو روشن میکردم

و شروع میکردم میرفتم

یه سنگ، دو سنگ

سه سنگ

!اوه خدای من

"بهش میگن "تنش دراماتیک-
"بهش میگن "کندو-

چی؟-
اونجاست-

.آره. اوهوم

اوه،اوه،بدترـه-
آره-

زنبور بی عسلـه-
از زنبور های بی عسل متنفرم-

"نه،نه،شما نه آقای "فلچر

بیخیال

گلوریا؟

فیل سرمایه‌ام رو برد توی یک فروشگاه کوچولو

شاید دیگه نباید

یه مدت کفش بخری

...یک ثانیه

"سفارش رو تایید کن"

چی گفتی عزیزم؟

کشو درست شد؟-
!چه کوفتی-

اینطوری نپر جلوی مردم

ممکن بود بزنمت

شک دارم-
بهرحال، خودم میخواستم درستش کنم -

همونجور که میخواستی ناودون رو درست کنی؟

مربی گری اونم درست کرد

مشکل نبود

از بلندی نمیترسم

دستام بزرگـه

اطلاعات جالبی بود

 

انگار میخواست زندگیم رو بدزده

ایکاش وقتی با دیدی بودم پیداش میشد

بهش کلید هم میدادم

بذار راه خروج رو نشونت بدم
...البته انگار

خودت خونه رو بهتر بلدی

هی، جی،جمعه شب قرار عاشقانه دارم

میشه ماشینت رو قرض بگیرم؟-
البته-

میتونی ماشین مامانت رو بگیری

این دختر خوش شانس کیه؟ -
"ریچل کاپوتو" -

اون و منی توی تحقیق مدرسه هم‌تیمی هستن

به اضافه، به اضافه، اون خیلی نازـه

ممنون برای کمکـت

من فقط نقش ساز رو داشتم

خودت آهنگ رو خوندی

"مربی "الهه عشق -
"خیلی خُب، "گر -

نمیخوام اتوبوس رو از دست بدی

بازم ممنون مربی گری

اون حتی مربی تو هم نیست

میخوام یک اسکاچ بخورم و
سری فیلم های جیمزباند رو ببینم

یکم بد شانسی

تلویزیون یک دقیقه پیش خراب شد

بنظر از آنتن ـه

دستای گُندش وقتی داشته ناودون درست میکرده خورده به آنتن

بذار من ببینم-
نه،نه،نه-

ممکنه خطرناک باشه

بذار مربی گری رو بیارم
اون میتونه کمک کنه

گفتم خودم میکنم

...آره، اما مطمئنم مربی گری

بدش نمیاد بیشتر اینجا باشه

!خودمم داره اینو متوجه میشم

 

از همه برای اومدنشون ممنونم

کی اینجا الان میخواد بره پاریس؟

!من -
نه -

ما سوار هواپیما نمیشیم

.ما به وسیله این مواد ساده میخوایم بریم

چقدر کارش درسته، نه؟

.خیلی. به هرچیزی که میگه گوش کن

.چپ رو ببینین. راست رو ببینین

...قبل از اینکه این کلاس تموم بشه

!همتون یاد میگیرین که "مرغ پخته" درست کنین

.دستور پختشو بلدم

.توی خواب هم میتونم درستش کنم -
نظرت چیه که توی بیداری درستش کنیم؟ -

."بیاین با مهمترین ماده لازم شروع کنیم... "آویشن
("تلفظ یکسان با واژه "زمان)

.درسته. زمان اینه که آویشن خرد کنیم
(تایم اینه که تایم خرد کنیم)

.دقیقا مثل برنامه تلویزیونیشه -
.آره -

...آویشن و مرغ خیلی خوب باهم کنار میان

.برخلاف سگ‌ها و مرغ‌ها

...یه داستان غم‌انگیز... من و سگم

...در کنار یک مزرعه شهری زندگی میکنیم

اوه خدای من، میشه از این به عنوان نمونه استفاده کنم؟

.با کمال میل

...ببینین چجوری خردش کرده

.ریشه کردنش

.اشتباهه

.شلختگی مثل این میتونه غذا رو خراب کنه

.آه، نمیدونستم

...البته فکر کنم وقتی درباره گیاهان حرف میزنیم

.از شما داناتر دیگه نیست
(همچنین به معنای نوعی گیاه خوراکی)

.چه هوشمندانه -
.ممنونم -

.هوش رو که نمیشه خورد

 

 

!ایست! پلیس

!من یه مشاور ملکی هستم. خلافکار نیستم

.خب پس کارت رو درست انجام نمیدی

 

.سلام گیل

...واقعا اگر یکی از مشتری‌هات

...میخواد این میدون مین رو بخره

.دومین اشتباهیه که میکنه

 

.اولیش استخدام تو بوده -
.خودم فهمیدم -

تو که نمیخوای یکی از مشتری‌هاتو توی این باتلاق بندازی، ها؟

.شاید به یک توسعه‌گر و یه دید تازه نیاز داره

.یه دید خیلی کم

.و بدون حس بویایی

..."این محله باعث میشه شهر "ال سِگاندو
(در کالیفرنیا)

.مثل یک فروشگاه "سفورا" به نظر بیاد
(فروشگاه لوازم آرایشی)

.در حال تحوله

.آره، داره به "فلوجه" تبدیل میشه
(شهری در عراق)

.قبل از اینکه بهم حمله کنن بهتره برم

 

میخوای بازم اینجا بمونی؟ -
.شاید -

.شاید بتونی برام یکم "متادون" جور کنی
(ماده مخدر)

 

 

.سلام باب -
.خبرای خوب، فیل -

.پیشنهادتو قبول کردن

بدون جلسه گذاشتن؟
.شاید پیشنهادم خیلی بالا بوده

.حالا هرچی. واقعا راضی بودن

...یعنی

.صبرکن باب، پسرم پشت خطه

لوک، چی شده؟ -
بابا؟ -

.فکر کنم ماشین لباسشویی یه چیزیش شده

.ولی من... من که درستش کردم

.خوبم درستش کردم

.الان میام

.زودباش! فکر کنم میخواد بره

 

.به این میگن محصول تازه

...نمیتونم تعریف کنم

!حمله سوم

این چجوری پیشرفته؟

.جی لامپ رو بردار

راستی، جی رو دیدی؟

 

 

 

.نمیدونم چطوری گیر کردم

...از وقتی 14 سالم بوده روی سقف خونه‌ـمون بودم

و فهمیده بودم که بهترین زاویه دید
.به اتاق "اتل برکین" رو داره

.از من بزرگتر بوده، شاید 50 سالش

...امروز دیگه برای بار دوم کسی بهش نگاه نمیکنه

.ولی این جریان مال قبل از اینترنته

.یا اینو باید میدیدم یا مجله تبلیغاتی

میشه عکس بگیرم؟

.بعضی وقتا دوستام داستانهامو باور نمیکنن

.حتما راه بهتری برای انجامش هست

...برعکس میچل

.خودِ سادگیه

.من کندو رو جدا میکنم و میوفته توی سطل آشغال

.تو در رو میبندی

.بعدش یه سطل از زنبورهای عصبانی داریم

...که به آرومی میبریمشون به مزرعه شمالی

.و اونجا خیلی شادتر خواهند بود

.میتونن دوست سگم رو ببینن

.آره، دقیقا همینجوری

 

.خیلی خب. اول باید کندو رو جدا کنیم

!نه، نه، نه، نه

 

!یکی روی صورتمه
!یکی روی صورتمه

!تکون نخور. به من نفوذ شده

.خیلی خب، برین توی خونه

!وای! آخ! آخ! فکر بدی بود

!میخواستم ببرمتون به یه مزرعه

 

 

...شاید بهتره اسم این دسر رو عوض کنم

."بذارم، "سیب زمینی عالی

.من فرقشو نمیفهمم

.عالی

.آه.. این خاصه

.بله، خیلی ممنون

میدونین که شما همیشه توی برنامتون
...راه‌های جدید امتحان میکنین

و به غریزه ـتون اعتماد میکنین؟

.خب منم همینکارو کردم

...برای اینه که

.من غریزه خوبی دارم

شما چه کاری رو خوب انجام میدین؟

آشپزی؟ -
.نه -

...مامان فکر کنم منظورشون اینه که

.شما بهتره دقیقا از دستور پخت ایشون پیروی کنین

.میدونی، موادی که اسمشونو لیست میکنه

.و مقدارشون

درسته؟ -
.به هیچ وجه -

،همونجور که توی پیشگفتار سومین کتابم گفتم
..."چه کسی نمیتونه آشپزی کنه؟"

".بعضی‌ها نمیتونن آشپزی کنن"

.ناراحت نشو

...آشپزی کار سختیه

.ولی نه به سختی مرغِ تو

.باورم نمیشه دارم اینو میشنوم

.اینجور مواقع ایکاش میتونستم قانون برگشت پول داشته باشم

...صبرکن ببینم، من این غذا رو دارم

.ماه‌ها برای خانوادم درست میکنم

.هر یکشنبه یه وعده بزرگ درست میکنم

.من یک مادر شاغل هستم

...تنها فرصتم توی هفته هست

...تا بتونم برای خانوادم

.زمان هایی که نبودم رو جبران کنم

...داری به من میگی که من داشتم به خانوادم

...آشغال میدادم؟ و

 

...هیلی، عزیزم

من داشتم بهتون آشغال میدادم؟

...آم

فکر میکنین چی گفتم؟

 

.اون بهترین آشپز دنیاست

.ما همه غذاهاشو دوست داریم

.آره

 

خوندنم چطوره؟ -
!عالیه -

...خیلی

 

جی؟

 

!جی

.من این بالام

!آی عزیزم، عمرت چقدر کوتاه بود

.من روی سقفم

...آه. باشه خب

.بیا پایین چونکه تلویزیون درست شده

...میدونی از این بالا بودن دارم لذت میبرم. من

.یکم دیگه میام پایین

...هی، اگر جو خواست برای پرتابش تمرین کنه

.شاید بتونه یه بطری خالی پرت کنه این بالا

اون بالا گیر کردی؟

!گیر؟ نه بابا

...هروقت که بخوام میام پایین. فقط باید

تنم رو بچسبونم به لبه سقف
...و بدون اینکه ببینم

پامو بذارم روی بخش بالایی نردبون
.که نباید ازش استفاده بشه

.ولی یکم دیگه میام پایین

.چندتا کار دارم که باید انجام بدم

.باید دستی به سقف بکشم

.کلاهِ خونه آدمه

 

 

...به تنها کسی زنگ زدم

.که امکان نداشت جلوش آبروم بره

 

.بابابزرگه -
!جواب نده -

.نباید دراینباره بدونه

یه قرارداد ضمنی داریم
...که اساسا برپایه

.توانایی من در تعمیر لباسشوییه

 

.لطفا کار کن

 

!آره

 

.شاید

 

این بوی چیه؟

.شکست

 

 

.اوه کم جای نیش به نظر بد میاد

.باید بریم پیش یه دکتر

برای یه نیش زنبور بریم دکتر؟

...آره، بیا بهترین کلاهمونو سرمون کنیم

.و توی راه کیک بخوریم

.میدونم که فکر میکنی داری یه درسی میدی

...ما توی مزرعه

...هربار که یک کندو زنبور رو میکندیم

.من نیش میخوردم

.ممکنه قبلا هم تعریف کرده باشی

.و یکبار هم به داروهای تجملی نیازی نداشتم

.فقط یکم گِل

.درسته لیلی

.بابایی داره روی پای خودش وایمیسه

به نظرت چقدر احتمال داره که منظورش گِل واقعیه؟

 

.خیلی زیاد -
...همونجور که عمه "دات" میگفت -

...چه نیش زنبور باشه یا کمردرد"

".یکم گِل، برای دردت دواست

.یادم نمیاد عمه دات دیده باشم

.اون مرد

.یه ربع بعد

.خیلی خب

...گفتم یکم برات

!وای خدای من

چیه؟ صورتم؟

.ناجوره؟ حس ناجوری داره

.انگار توی فیلم "صندوقچه گمشده" بازی کردی

.میخوام ببینم -
.نمیخوای -

فکر میکنی گذاشتن گل بدترش کرده؟

...نمیدونم چجوری گذاشتن کثافت روی یه زخم

کجا میری؟

.دکتر. میخوام دوباره زیبا باشم

پس به خود متکی بودن چی؟

!صورتمه! بریم

 

!وای! زنبور! هنوزم اون بیرونن

 

 

.باشه صبر میکنم

.دارم معامله رو کنسل میکنم

چرا؟ چی شده؟

من اون مردی که وسط روز
.فکر میکردی هستم و باهاش خوابیدی، نیستم

.عزیزم، جریان لباسشویی رو شنیدم

.فقط اون نیست. گیل رو دیدم

.فکر میکنه فکر بدیه

.پول بابات وسطه

.من تا حالا همچنین کاری نکردم

کی به فکر گیل تورپ اهمیت میده؟

...هیچکس بهتر از تو درباره املاک نمیدونه

.و تو مدت‌هاست که داری درباره این پروژه فکر میکنی

.من بهت باور دارم

.باید به خودت باور داشته باشی

 

.آره، سلام باب

.فیل هستم

.احتمالات رو بیخیال. بیا انجامش بدیم

 

واقعا؟

.ممنون که بهم گفتی

 

.گیل تورپ پیشنهاد پشتیبان داده بوده

.فقط میخواسته منو بترسونه تا جا بزنم

!آه! خیلی بهت افتخار میکنم

.مثل اینکه جفتمون با اعتماد به نفس، امروز درگیر بودیم

...توی اون کلاس آشپزی

بله؟ -
...بله، خب -

...سرآشپز دومان گستاخی کرد

.و بهم گفت که من نمیتونم آشپزی کنم

 

خوشبختانه این یکی اونجا بود
.تا جلوش وایسه

.به همین مناسبت براتون شام درست میکنم

.فکر کنم بیشتر مواد لازم رو داشته باشیم

!بیصبرانه منتظرم

.فقط یه کار بهت گفتم

 

.سلام جی

.ای گند بزنن. به تو زنگ زد

.دستت رو بده من -
چرا؟ -

تا بتونی باز خودتو به رخم بکشی؟

درباره چی حرف میزنی؟ -
.بیخیال دیگه -

...با اون شونه های قوی میای اینجا

.با سازِت

.من نمیخوام چیزی رو به رخ بکشم

.من فقط میخوام تحت تاثیر قرارت بدم

واسه چی باید همچنین کاری کنی؟

...شاید بشه گفت مثل خودت

.منم به نوع خودم به گل نشستم

.اصلا از این نوع مکالمه خوشم نمیاد

...باید بهت بگم جی

.دیگه ورزش برام تموم شده

.ولی تو تازگی قهرمان شدی

.دقیقا. و دیگه اژدهایی نیست که بکشم

...اسم تیمیه که پارسال بردیمش

.اژدهاهای کوچیک آبی

نمیفهمم من چه ربطی به این ماجرا دارم؟

.میخواستم کار و کاسبی خودمو راه بندازم

.تو خیلی موفق بودی

.با خودم گفتم شاید تو بتونی راهنمای من باشی

چه کاری؟ -
.آلاچیق های چوبی -

!عالیه

.هر حیاطی میتونه میدون وسط شهر خودشو داشته باشه

.میدونستم که درک میکنی

...خلاصه مگه یه آلاچیق

یک کمد بیرونی نیست؟... -
یک کمد بیرونی نیست؟ -

.تو کارت درسته مربی گری

.دستت رو بده من. کمکم کن بیام پایین

.یکم نوشیدنی میخوریم و میریم سراغ کار

.آلاچیق های گری

.آلاچیق توسط گری

.آلاچیق و آلونک گری

.تو به من نیازی نداری

 

.خیلی خب

...این شما هستین

...که توی حیاط خالیتون نشستین

...آرزو داشتین که

...یه آلاچیق

یا یه آلونک داشتین؟

...اگر همینطوره

...پس به آلاچیق و آلونک گری زنگ بزنین

...چونکه اینجا ما فقط یه کار رو انجام میدیم

...فروش، نصب

.و خدمات آلاچیق و آلونک

 

 

 

.و درباره حمام پرنده های ما هم بپرسین

.ده درصد از این مال ماست

چقدر پول توی این کار گذاشتی؟

.دیگه بمیرم که پول بدردم نمیخوره

.ما که زنده میمونیم

:برگردان از
سجــاد مـروي و رضــا بــلالي