.سلام جی

!خوش اومدین

.روز سال نو در خونه جی

.بابام با ماشین میخواست بیاد

.اوضاع داشت بعد از یه صبح داغون، بهتر میشد

 

!اوه، آره -
!اوه پسر -

!ببین چقدر بالا میره

!میخوام روی یه کبوتر تف کنم

 

همینی نیست که تازه پیاده شد؟

 

.میدونی عزیزم، پاهام درد گرفته

...شاید بهتر باشه بریم -
...خب اگه میترسی -

.بهتره که بریم

.ناامید شدم چون برای من که آب خوردنه

!وای

...برنامه من برای خطرناکتر زندگی کردن

.شروع ناهمواری داشت

.با کادو کریسمس من از خودتون پذیرایی کنین

.هیچی مثل یه مارگاریتای یخ زده توی جکوزی حال نمیده

بیاین به طبیعت نشون بدیم
.هرکاری که اون میتونه ما هم میتونیم بکنیم

.خب من که یکی میگیرم

...من و الکس اومدیم که کمدهاتونو غارت کنیم

.برای لباسای قدیمی

.آره داریم میریم به یه فستیوال موسیقی دهه نود

!خیلی خب، آماده ورود خوک بشین

.از شش تا هشت ساعت آینده

...پارسال شام شکرگزاری رو من درست کردم

.و خوب پیش نرفت

...کم بوغلمون رو ترکوند

.و باعث شد یه بز خودکشی کنه

...بگذریم، امروز روز جبران منه

.و تصمیم گرفتم ساده پیش برم و یه خوک بپزم

...پس فقط یه گودال میکنی

...یه لایه ذغال میذاری، بعد یه لایه پوست موز

...خوک رو میذاری، با کرباس و فویل نازک میپوشونیش

!و... بَم

...شش ساعت بعد، درش میاری

!میذاریش توی سینی و... بم

.شام حاضره

...بچه ها

...فکر نکنین چون کریسمس توی میزوری بودین

.شما رو فراموش کردیم

.کادوهاتونو باز کنین -
.باشه، من اول باز میکنم -

...آم... بذار ببینیم

.یه گیفت کارد برای "ای-خدمتکار"ـه

.یه شرکت خدماتیه

.برای کارهات و بلیط و این چیزا استفاده کن

.اوه خدای من، دوسش دارم

...انگار توی یه هتل باشم

.ولی لازم نباشه برای استفاده از کنترل دستکش دستم کنم

.خیلی خب، حالا من، حالا من

...اوه

.یه پیش بنده... با زنگوله

."و نوشته، "کم و بگیرش
(بیا = Come بازی با واژه)

پس اشتباه تایپی نیست؟

.برای نوشتن اون پول اضافه پرداخت کردیم

.توی خواب ایده‌اش اومد

.بپوشش رفیق

.بیاین... بیاین با کادوهاتون یه عکس بگیریم

.جی و گلوریا شما هم بیاین

.بیا عزیزم. بریم

.اوه پسر -
.من میبندمش -

.نه نمیخواد -
.باشه -

 

!ووهو -
!وای -

 

!گفتم که استلا میخواد منو بکشه

 

:.:.: برگردان و زیرنویس از رضــا بــلالی :.:.:
Reza_potter7@yahoo.com

 

.خیلی ترسناک بود -
.اتفاقی نیوفتاد -

.میدونم میخوای چی بگی

...برای همینه که همش دارم

.برای مدارکتون میگم

.نه میچ. دوباره به این اتفاق وحشتناک نباید اشاره کنی

 

بابا، هنوز انجامش ندادی؟

.از تولد جو تا حالا مدارکشون رو آپدیت نکردن

...و خدایی نکرده اگر اتفاق بدی براشون بیوفته

.نمیدونیم که اونا میخوان کی از جو نگهداری کنه

!هیس

 

میشه اینقدر نترسونیش؟

...پولی که من برای خط چشم خانم خرج میکنم

.از خرج شما برای سلامتتون بیشتره

.باشه، امروز انجامش میدیم

...چی بهتر از این که سال جدید رو

با آمادگی برای بدترین ها شروع کنیم؟

...حرف پدرهای زنده شد

!اینم از مال من -
!آه -

!از دیدنت خیلی خوشحالیم

جاده چطور بود؟

.فوق العاده

.نزدیکای تالاهاسی رادیوم خراب شد

...ولی مگه سرگرمی بهتر از

بیلبوردهای آمریکا هم وجود داره؟

.ظاهرا بیماری سیفیلیس میخواد برگرده

.تازه منو هم همراه خودت داشتی

لورین"؟"

.لورین پرستار بچگی من بود

.اولین کسی که بهش علاقه داشتم هم بود

...و همچنان ستاره اولین...آم

 

."رویای بامزه‌ام"

...آره، لورین قدیما

.فیل رو زهر ترک میکرد

.انگار میخواست اون بزنه در کونش

.نه نمیخواستم

چند وقته که باهم هستین؟

.اوایل امسال توی هیئت ژوری دادگاه همو دیدیم

...فقط من رای مخالف داده بودم

.توی یک پرونده قتل سه گانه

...میشه بیگناهی

یه آدم رو حس کرد، نه؟

ولی لورین گفت اگر رای ـم رو عوض کنم
...با من شام میاد بیرون

.و حالا اینجاییم

...فیل، تا حالا... تصور میکردی -
.نه -

.دفعه پیش که دیدمت تا اینجا بودی

.خیلی خب، کلر شما رو میبره اون طرف توی حیاط پشتی

منم از توی خونه میرم و بالاخره میفهمیم
.از کدوم طرف سریعتره

...خیلی خب، فقط چندتا سوال ساده

.و اعلام وضعیتتون تمومه

این چیه؟

.نیاز نداریم برای دانشگاه منی پول کنار بذاریم

.من از قبل ترتیبشو دادم

،وقتی منی بدنیا اومد
...نمیخواستم به کسی نیاز داشته باشه

.پس از حقوقم براش پس انداز میکردم

...بالاخره برای پول دانشگاه منی پول جمع کردم

.پس اگر اتفاقی بیوفته، اون مشکلی نداره

.عالیه

چطوری اینو توی صورتحساب بانک متوجه نشدم؟

...چرا باید پولی رو که شاید لازم بشه

...وسط شب باهاش فرار کنم رو

توی بانک بذارم؟

.گذاشتمش توی کیف "ناپدید شو" ـم

...سخته که شخصیش نکنیم ولی

این کیف کجا هست؟

...توی... توی

یادت رفت؟ -
.نه -

...برای همین براش یه آهنگ ساختم

.تا همیشه کمک کنه یادم بمونه

#کیف ناپدیدشو ـه من، کیف ناپدیدشو ـه من#

#...قایمت کردم توی#

.نمیدونم

 

.یه لحظه

...خیلی خب، کم، ما داریم

.خیلی خب، عادی باش. عادی

عادی باشم؟
.تو الان مثل یه رقاص روستایی کل حیاط رو دویدی

.خب ظاهرا آتیش خاموش شده بوده و من نفهمیدم

...و حالا این خوک به سردیه وقتیه که خانوادت

.میفهمن من یه غذای دیگه رو خراب کردم

.خیلی خب، این بده

.پدرم دوست نداره خوک خام باشه

.خب شاید بتونیم یه خوک دیگه جایگزین کنیم

فکر میکنی اون گیفت کاردت میتونه کمک کنه؟

...ولی همین امروز گرفتمش

."و... روی کارت نوشته "برای کارای میچ

...میچل، یکی از اهداف سال جدیدم

.کمتر گریه کردن خارج از خونه هست

.خواهش میکنم کمکم کن امروز رو بگذرونم -
.خدایا -

میدونی که فقط شش ساعت بهم دادن، نه؟

.میدونم. ممنونم

.خیلی خب

.ممنون برای تماستون آقای پریچت

چطور میتونم روزتون رو بهتر کنم؟

.خب این درخواست عجیبیه

.یادتون نره، کارهای جنسی دوبرابر معمول هزینه دارن

آم، نه، میخوام یواشکی
.یه خوک کامل پخته شده برام بیارین

.با تمام خرسندی تمام

.ما برای همچنین درخواست هایی اینجا هستیم

.این صدا رو میشناختم

.صدای "کیفت" بود

...اوایل که اومده بودم اینجا

.یه جوون تازه از میزوری اومده بودم

...یه روز بلیط سیرک خریدم

...و وسط تمام برنامه هاشون

.یه مرد خوش پوش و اتو کرده بود، رییس سیرک، کیفت

.توی بار سیرک چرخیدم تا همو دیدیم

.بلافاصله جذب همدیگه شدیم

.اون بزرگتر بود، همیشه حرف اون توی اتاق مهم بود

.که طبیعی بود چون یه اتاق هم یه چادر دائمیه

.شش ماه باهم بودیم

...اون منو تبدیل کرد به

.این دلربایی که امروز میشناسیمش

 

.و بعد یهو ناپدید شد

.بدون خداحافظی. بدون نوشته

...فقط پوست بادوم زمینی روی زمین که حتما

.از چکمه های سیاه بینظیرش افتاده بود

...یک رستوران ایتالیایی در "پولینیزیا"ی کوچک پیدا کردم

.که میتونه یه خوک کامل بهمون بده -
.میچل -

.برای تاخیر متاسفم

.فقط یه دقیقه و نیم طول کشید

.بی اندازه شرمنده‌ام

.خوک کامل رو تا یک ساعت دیگه خدمتتون میرسونم

.خیلی خب، این عالیه
.تا اون موقع میبینمتون

تو چت شده؟

...دوست پسر سیرکی من

...که نصف شب ولم کرد و رفت

.خودش بود

و حالا داره میاد اینجا؟

.اینجوری نمیشه سال جدید رو شروع کرد

 

.پول باید همینجاها باشه

.تمام وسیله هایی که اومدم اینجا زندگی کنم رو اینجا گذاشتم

چرا یه جعبه سر عروسک داریم؟

...پس حتما فکر کردی که خیلی اتفاقیه

.که هیچ روح شیطانی توی این خونه نداشتیم

این سوالای وصیت نامه چطور؟

اگه ما چیزیمون بشه، کی جو رو بزرگ کنه؟

.نه، جی، این حرفو نزن

.باشه، ببین

...اگر کسی به غیر ازما بخواد جو رو بزرگ کنه

.من به میچ و کم رای میدم

.توازن خوبی دارن

...میچ با مسئولیته، فرهنگشو میشناسم

.و کم هم یه مادریه که فوتبال بازی میکنه

.تازه، جو و لیلی تقریبا همسن هستن

...آره، ولی لیلی یه ذره

.روراست؟ اشتباه نمیگی

.توی شکرگزاری، پنج دقیقه داشت درباره دماغم حرف میزد

...یه ذره بزرگ منظورم بود

...ولی گفتن اینکه اون اهل اینجا نیست

.یکم برای من سخته

این چیه؟ -
...نه، اون -

 

...اگر من گم شدم یا مردم"

کار شوهرم بوده"؟

!این دیگه چیه؟

.آروم باش بابا

.اولین باری که باهم دعوای شدیدی کردیم بود

.البته که میدونستم تو منو نمیکشی

.فقط میخواستم فرار کنم و برات پاپوش درست کنم

 

عجیب نیست که از وقتی اومدیم اصلا فیل رو ندیدیم؟

.اون همیشه اطراف میچرخید

.از معایب نابغه بودنه

 

 

!فیل -
!ترینیداد و توباگو -
(!کشوری در آفریقا)

چرا از فرانک فراری هستی؟

چی؟

...من

 

.خیلی خب، یه چیزی هست که تو نمیدونی

.اون قبلا پرستارت بوده و تو خاطرخواهش بودی

چطور؟

نقشه‌ات چیه، عزیزم؟

میخوای ازشون فرار کنی؟

یکم فرصت میخوام تا با این جریان کنار بیام، باشه؟

...یعنی، بابام همیشه اونو میخواسته

حتی وقتی مامانم زنده بوده؟

 

...برای یه پسر 13 ساله قابل درکه

...که پرستارش رو جلوی یخچال با در باز قرار بده

...تا از نور محیطی اطراف بدن زیباش لذت ببره

درحالیه که پیراهن ابریشمی
.که از مادر رندل دزدیده تنشه

ولی اگر پدرم هم همینکارو میکرده چی؟

...جدا از تصمیم تو

...برای دزدین یادگاری از مادر رندل

.شاید بهتره با بابات صحبت کنی

 

.میدونی که توی خانواده من، صحبت نمیکنیم

.با تیکه کلام باهم حرف میزنیم

میدونی بابام چطوری بهم گفت که مادربزرگم مرده؟

."با یه جک "تق تق

.این حرفای فیل سال قبله

...به خاطر روح خطرناکتر زندگی کردن

...چرا یه ریسک احساسی نمیکنی

و نمیری روراست با پدرت حرف نمیزنی؟

...همچنین، شاید که من

...بلوز مادر رندل تنم نباشه

...ولی گفتم شاید دلت بخواد

 

.و اون رفت

آه، کجاشو دارم اشتباه میگم؟

.اسمش کیت ـه -
.نه -

کیف؟

.ساده تر از این نمیشه

.ک-ی-ف-ت. کیفت

.فت. فت

.یه اسم بینطیر برای یک مرد بینظیر

رهبر سیرک بودن یه کار نمایشی نیست؟

.آه، واو

...دلم میخواد توی دنیای ذهنی تو باشم

.جایی که سیرک ها خودشون خودشونو پیش میبرن

.خیلی خب، زنگ بزن و کنسلش کن

پس کی شامت رو نجات میده؟

.تازه ما که مطمئن نیستم طرف واقعا کیفت باشه

...فکرکردی من صدای مخملی که

منو نصف شب ول کرد و رفت رو یادم میره؟

...و تازه اون میاد اینجا و من قاطی میکنم

.من نمیخوام لیلی اینو ببینه

.لیلی اینجا نیست

.رفته خونه دوستش. اون رفتتتتتت

بدون خدافظی؟

.بعد فهمیدم

...میتونست برای کم جنبه درمانی داشته باشه

...تا واقعا این آدم با اسم مسخره سیرکی که اذیتش کرده رو ببینه

...چونکه اون حادثه ممکنه ریشه‌ی

.مشکلات ترس از رها شدنش باشه

.که یکم اذیت کنندست

 

 

 

کجا میری؟ -
.دستشویی -

 

.امیدوارم زندگی جدیدت خوش بگذره

فیل و کلر برای مراقبت از جو چطورن؟

نمیدونم. فیل یه ذره دست و پا چلفتی نیست؟

.چی میگی؟ فیل یه پدر فوق العادست

...مهربونه

.بامزه است

.حتی لیلی هم از اون خوشش میاد

ولی زیادی دوست داشتنی نیست؟

اون جذبه‌اش کجاست؟

.پر از انرژیه

...با احساسه

.و هیچوقت هم بداخلاق نمیشه

!باشه! پس چرا نمیری جو رو به سوپرپدرش نمیدی؟

...اوه خدای من، تو واقعا داری حسودی میکنی

چون شاید فیل از تو یه پدر بهتری باشه؟

.میدونم مسخرست

.ولی یادت نره که کلر هم این وسط هستش

.اون مادر بینظیریه

.مدیر یه شرکت. الگوی درجه یک

.دیگه کاری نمیتونست بکنه تا مادر بهتری باشه

.میدونی چیه، فیل و کلر بچه هاشونو بزرگ کردن

.فکر کنم وقتشه که به سفر برن

 

.اونجا

.کیف ناپدیدشوی من اونجا آویزون بود

 

.نزدیک 100تا میسدکال از گلوریا داری

 

.باید الان برگردی

همه چی مرتبه؟

 

چی؟

 

.حتما یه ایستگاه اتوبوس این نزدیکی هست

.تا اون موقع، عادی رفتار کن

.انگار نه انگار که 40هزار دلار پول همراهمونه

باشه، چرا فقط یه بخش از جمله رو آروم میگی؟

.باعث جلب توجه میشه -
واقعا؟ -

بیشتر از تو که غرق عرق شدی؟

.شبیه دیوار سونا شدی

.راست میگی
چیکار کنم دیگه عرق نکنم؟

!نمیدونم

.گریه نکن. گریه از عرق هم بدتره

!ببین، منم گریه نمیکنم

.شاید بتونیم با خنده بگذریم

 

فیل؟

بله؟ -
!عزیزم زود بیا -

.بابات توی ماشینش غش کرده -
!اوه خدای من -

 

بابا خوبی؟

.آره، کلر تصادفا با آب پاش باغچه خیسم کرد

واقعا؟

آه، کلر؟ -
.متاسفم، گیر کرده -

.مثل خیلی از رابطه های پدر-پسری

 

.خب، آه، اینجا عالیه

...آره، لورین یه دستی به اینجا کشید. پرده ها

.میله برنجی محافظ برای دستشویی

.واقعا جون آدم رو نجات میده

.یه بار توی جاده آی90 گیر کرد

.از اونجا مثل یه آکروبات باز چینی غل خوردم اومدم بیرون

 

.خب، لورین به نظر عالی میاد

 

.هی، ببین، فیل، امروز انگار یکم ناخوشی

بودن من و لورین که تو رو اذیت نمیکنه، نه؟

 

.نه. نه

 

.خوبه. خیلی عجیبه

...اون خودشو دوباره به من معرفی کرد و

.من حتی یادم نمیومد که پرستار تو بوده

واقعا؟ -
.آره -

...بعد ازم خواست بریم بیرون

...و میدونی، اخیرا خیلی بهم پیشنهاد نمیشه

پس گفتم، "مگه چی میشه"؟

.البته. منم همین فکرو میکردم

.ولی آه، خوشحالم که بهت خوش میگذره

...خب، بهتره برم اینو با مشروبای

.گرون قیمت جی پر کنم

.آه، راستش فکر کنم در قفله

.آه، نه، چیزی نیست

.خب، فرانک، متاسفم که خیست کردم

.آه، ناراحت نشدم

.پیراهنم به هر حال باید یه آبی میخورد

از وقتی که توی اسموکی تاپ وایسادیم
...عکس بگیریم، نشسته بودمش

.بیشترین و بلندترین لاستیک سوزیه یوتا

 

،همونجوری که فکر میکنم شنیدی
.هیچ دلیلی برای نگرانی ندارم

.اون اصلا نمیدونست که لورین پرستار من بوده

.تازه رابطه‌شون جدی هم نیست

.یه جعبه‌ی حلقه توی جیبش احساس کردم

.چی؟ امکان نداره

.آره، فقط یه چیز شکل اون وجود داره

.نه، نیست. هزارتا چیز هست شبیهش

...مکعب روبیک، جعبه خیاطی

.جاکلیدی یادگاری از اسموکی تاپ

.اصلا چیزی به ذهنم نمیاد که شبیه اون نباشه

...یه لحظه فکر کن که حق با منه

.و اون یه حلقه هستش

شاید ارزشش رو داشته باشه که فکر کنی
...چرا ازدواج دوباره پدرت

.اینجوری بهمت ریخته

شاید ارزشش رو داشته باشه که فکر کنی
.چرا آزار و اذیت بقیه بهت لذت میده

...در نسل های قبل

...آدم های این شکلی رو متهم به جادوگری میکردن

.و روشون آب میپاشیدن تا ببینن جیغ میزنن یا نه

.عالیه

 

.جادوگر

 

.آه، آقای پریچت حتما شمایید

.سلام. خیلی ممنون که اومدین

.مطمئن نیستم که اسمتونو فهمیده باشم

.کیفت بنکس -
.بله -

...در خدمت

.میچل ببخشید مزاحم شدم
.ندیدم که با یه کارگر ساده داری حرف میزنی

 

واقعا خودتی؟

همم؟

.کمرون تاکر

بله، ببخشید، شما؟

.کیفت

...کیفت. فکر نمیکنم شما رو

...نه، کم! قبلا نگفته بودی که

با یکی به اسم کیفت دوست بودی؟

.آه، بله! کیفت

کارت چی بود؟

.یادم میاد که دستکش سفید دستت بود و اینور و اونور میپریدی

راهنمای مترو؟

.رهبر سیرک بودم

.بله. الان یادم اومد

حالت چطوره؟

.میبینم که زدی توی کار تحویل خوک

.دفتر خدماتی دارم

.بازار سیرک خوب نبود

...مردم امروزه برای چیزای باشکوهتر

.صبر و حوصله ندارن

...آدمایی که سرشون رو توی دهن شیر بذارن

.مردم کوتوله بیچاره از توی توپ شلیک بشن

.باورم نمیشه اینجوری دوباره همدیگرو دیدین

...حتما کلی حرف دارین با هم بزنین

.یا... یا... کلی بحث

...اوه خب، مطمئنم کیفت میخواد

.خوک رو تحویل بده و ناپدید بشه

.از همینجا شروع کن

.در دست اقدامه

.معاوضه کمی سخته

...خوشبختانه من کمی تجربه در زمینه گمراه کردن دارم

!فقط به تماشاگران بگین که نگاهشون به مرکز حلقه باشه

...اونا حتی نفهمیدن که بندبازمون

.داشته بالا میاورده

.این اتفاق افتاد و من اونجا بودم

...اول. من یه طاووس زنده رو رها میکنم

.زیبایی بینهایت از مشرق زمین... در حیاط

.جادوییه

...بعد، به یه طعمه در داخل خونه نیاز دارم تا اون داخل بره

.تا توجه خانواده رو جلب کنه

احیانا فندق آندالوزی ندارین؟

.نه

.چیپس پنیری هم جواب میده

.طبیعتا همه میخکوب میشن

.و وقتی که حواسشون پرته، خوک ها رو عوض میکنیم

.شام نجات پیدا میکنه و برنامه ادامه پیدا میکنه

.بذارین یه نگاه ریزی به حیاط پشتی بندازم

 

!خداحافظ

 

!هی جو

چی دوتا سر داره، چهارتا پا و میتونه پرواز کنه؟

.نمیدونم

!ما

!این خیلی خطرناکه

!اینجوری میفهمی که زنده‌ای

...انگار توی سخنرانی عروسیم گفتم

.اون زن تو نترسه

.آره

 

...جالب اینجاست که امروز رفته بودیم شهر بازی

.و ترسیده بود که سوار یه سواری بشیم

 

...یا اینکه وانمود کرد ترسیده

.تا من مجبور نشم اعتراف کنم که چقدر ترسیدم

 

...حدس میزنم که اون تنها کسیه که

.امروز میخواد از احساسات من مراقبت کنه

 

.انگار پریشونی پسرم

 

...وقتی کلر تو رو بغل کرد

.یه جعبه‌ی حلقه توی جیبت حس کرده

.چی؟ اون جعبه حلقه نبود

اون... من کجام؟
.من خیلی پیر و گیجم

.بس کن

...نمیخوام بگم دیدن تو با لورین

.برام عجیب نبوده

.یه فکر دیوانه وار بود

.من نمیخوام اینو بگم

خوک باید حاضر شده باشه، نه؟

.بابا، خواهش میکنم

پسرم، میشه اینکارو انجام ندیم؟

 

.باشه

.تق، تق -
.اینجوری بهتره -

کیه؟

.پسرت -
کدوم پسر؟ -

همون پسری که متنفر ببینه
...تو فرصت خوشبخت بودنت رو از دست بدی

.تا از احساساتش دفاع کنی

 

.بیا. همش اینجاست
.ازم بگیرش

...بیشترین استرسی بود که توی زندگیم احساس کردم

...و من دوهفته رو زیرزمین

.بخشی از یک تحقیقات قرنطینه گذروندم

.خیلی خب، فکر کنم بتونیم اینو تمومش کنیم

.هی میچ، میچ بیا، کمک کن تمومش کنیم

.باشه، باشه
.باید زودتر این فرما رو پر کنیم

.شما خیلی دارین فکر میکنین

.همه درون قلبشون خواسته ـشونو میدونن

.فقط تصمیم گرفتن انجامش براشون سخته

پس، کی امور ملکی تو رو بدست میگیره؟

.تو -
.آخی، باشه -

میخوای چیزی رو برای خیریه بذاری؟

...بله، 10درصد به هرجایی که موقع مرگ ما تو چشمه

.مثلا یتیم خونه یا هرچی

باشه، باشه، باشه، و استلا چطور؟

.سهمش اندازه منی

...نه، داره میگه کی ازش مراقبت میکنه

.نه اینکه چقدر پول برای یه قاتل میخوای بذاری

.مدرکی نداری

...به نظر یه پرونده دیگه میاد

.بعدا میریم سراغش

کی قیم قانونی جو باشه؟

 

نه، نه، فکر نکن. فقط جواب بده. باشه؟

...اگر شما چیزیتون بشه

میخواین کی از جو مراقبت کنه؟

 

.معلومه دیگه، من

.منی، تو خیلی جوونی

.تازه تو میخوای به زودی زندگی خودتو شروع کنی

.آره، تو باید بری پی زندگی خودت

.از اینکار خوشت میاد

.نمیفهمم چرا بزرگش میکنین

،من یه پرستار استخدام میکنم، خونه رو میفروشم
.میرم تو یه خونه کوچیکتر

."شاید یه آپارتمان توی منطقه هُنری "آپ اند کامینگ

...بله یکم بیتشر دانشگاهم طول میکشه

ولی مگه اون روزا بهترین روزای عمر آدم نیست؟

.مسئله اینه که اون برادر منه

.من نمیذارم کس دیگه‌ای بزرگش کنه

.آی منی، تو خیلی مهربونی

...فقط منم که شوکه شدم

اون چقدر تاحالا به این قضیه فکر کرده؟

 

!اوه خدای من، ببینین
چی؟ -

!سِحرت رو انجام بده ای طبیعت

چرا یه بوقلمون آبی داره میره توی خونه؟

.یه طاووسه

.داره دنبال چیپس پنیری میره

.یادمون رفت سیب رو بذاریم توی دهن خوک جدید

.آه ولش کن

این جوابت به همه چیزه، نه؟

.حقم این جواب بود

...احمق بودم که فکر کردم میتونم

.بدون اشاره تو به رفتن من اینو انجام بدیم

.خب، تو قلب منو شکستی

.نمیخواستم اذیتت کنم کمرون

 

.باید از خودم مراقبت میکردم

...اولین بار که همدیگرو دیدیم، تو

.خالص، خام و با پتانسیل بودی

.جوون اهل میزوری بودی

...اون جوری که سرآستینات

.مثل آستینات بودن

 

...وقتی که از پیله روستاییت در اومدی

...میدونستم که فقط مسئله زمانه که

.تو بفهمی میتونی بهتر از من گیرت بیاد و از پیشم بری

.ولی تو هرگز خداحافظی نکردی

.تمام این سالها فکر میکردم تقصیر منه

.آه، نه

.نه

 

.من ترسو بودم

.من فرار کردم تا به سیرک دیگه‌ای بپیوندم

 

...فکر کنم بتونی بگی

،تنها حلقه‌ای که نتونستی بهش مسلط بشی
.حلقه زندگی بوده

.خب یه ذره بدجنسیه، ولی بله

...و به خونه زیباتون نگاه کنین

.تو غرق در موفقیتی، همیشه میدونستم که موفق میشی

.درسته

 

.من از دورانمون با هم لذت بردم، کمرون

 

یادته اون هفته بین لانسینگ و کالامانزو؟

اوه خدایا، چطوری میتونم فراموش کنم؟

.بارون روی بوم میبارید

.بعد از ساعت خاموشی یواشکی اومدم توی واگن تو

...فکر کنم اولین باری که منو

.بدون کلاهم دیدی بود

.خیلی خب

.خب، زخمها التیام یافتن

.یه دید جدید به زندگی، میتونی بری

 

.خدانگهدار، کمرون

.خدانگهدار، کیفت

 

.آه، سلام عزیزم

...من -
چیکار میکنی؟ -

 

.خیلی بامزه هست که اینقدر ترسیده

.آره، ولی داره انجامش میده

.بله

.اون یه دانفیه که نمیترسه خطرناک زندگی کنه

 

 

هی کلر؟

 

.تا دوساعت دیگه بازن

 

.هیچ اتفاقی نمیوفته

 

!‏‏‏‏2017

...سال خیلی خوبی میـ

 

فیل؟

.اوه

 

.کم، این خیلی خوشمزه هست

...خب میدونین بعد از اتفاق شکرگزاری

.خوشحالم که همه چی خوب پیش رفت

.من عاشق ادویه‌اش هستم

این عطرش برای چیه؟

.شاید برای فندق باشه، عزیزم

.آه، نه. اون توش فندق نمیریزه

.میدونه من آلرژی دارم

 

.ببخشید

!سلام

سلام، سواری چطور بود؟

.فوق العاده بود. فیل غش کرد

.کلر -
.بیخیال خودشون میفهمیدن

...من 15دلار پول این عکس رو ندادم

.که به کسی نشونش ندم

.لطفا توی این دستمال تف کن

.گفتم اپینفرین بیارن -
.کارت دستت باشه -

عالی نیست؟

:.:.: برگردان و زیرنویس از رضــا بــلالی :.:.:
Reza_potter7@yahoo.com