!سلام

!به عید شکرگذاری به سبک روستایی خوش اومدین

...تمام قبیله دانفی ها پیشمونن

...کلر، فیل، لوک، الکس

و این روستایی سرخوش کی باشن؟

.من جری هستم

.جری قبلا همسایه ما بود

...سالهاست که درگیر یه طلاق سخته

.و میخواست شکرگذاری رو تنهایی بگذرونه

...فیل فکر کرد که ایده خوبیه

.اگر این روز رو کنار یک خانواده شاد و منظبط بگذرونه

.نتونستم کسی رو پیدا کنیم پس با خودمون آوردیمش

پس هیلی کجاست؟ -
.پیش رینر ـه -

.جدیدا خیلی همدیگرو میبینن، که خیلی هم عالیه

...نکته جالبش اینه که، اول دوست من بوده

.ولی حالا دیگه اصلا نمیبینمش، حتی هیلی رو

.فیل -
.همه اینجوری فکر میکنن -

...نمیخوام مردم فکر کنن که من

.از این جریان ناراحت هستم که حالا دیگه نمیبینمش

.حتی هیلی رو

.من فقط هفته‌ای یکبار اجازه دارم بچه هامو ببینم

.به سختی میشناسمشون

...آه، خب کلارک، یک آزمایشگاه تولید شیشه داره

.و تینا هم خراب شده رفته

.ممنون برای آپدیت اطلاعات

!ایناهاشون، اومدن -
!سلام -

...همتون به اندازه یک کیک هلو در یک بعد از ظهر

.زیبا شدین

...به خاطر خدا

.این آخرین چیزیه که امروز بهش احتیاج دارم

سلام "فلیور فلیو"، جریان ساعت گنده‌ات چیه؟
(رپر آمریکایی)

.چوبیه که دکترم توی باسنم کرده

،یک تحقیقات گسترده است
...این چیز

.تمام روز فشار خونم رو اندازه میگیره

حالت خوبه؟

.نه، باید سیگار و غذاهای بد رو ترک کنه

...هفته پیش توی پارکینگ مچش رو گرفتم

.داشت سوسیس لهستانی میخورد

...کارایی که یه مرد توی موتورخونه‌اش انجام میده

.به خودش مربوطه

.نگران نباشین
.برام آهنگ میزنه

...حقه ام اینه

...به محض اینکه این چیز فعال بشه

...شروع میکنم به خوندن راک ملایم دهه 70‌ای

.تا خودمو آروم کنم

.اون آهنگا همه کار میکنن

...سیلز و کرافت" شروع به خوندن میکنن"
(گروه راک)

.دامن خانوما بالا میره

 

...خب -
...سلام بچه ها -

کسی دلش شیرینی میخواد؟

.اوه خدایا

...نسیم تابستونی

...حالمو جا میاره

اینجا چه خبره؟

!مهمونیه شکرگزاریه

.کپه های کاه داریم
.شراب سیب داریم

.حتی قراره یه بوغلمونه سرخ شده بخوریم

و با همه اینا موافقی؟

.بله! بیخیال، خوشگذرونی روستاییه

.نه

.اگه کم بگه، قبول

چی شده؟
کتکت میزنه؟

.نه

یه گندی زدی، مگه نه؟

!زدی

.هیچکاری نکردم

...من
من عاشق این مهمونیم، باشه؟

 

.باید تمرین کنم

.نه، تا نگی چه گندی زدی هیچجا نمیرم

میخوای برات شاردونی بریزم؟

.بده بیاد

 

...جنابِ رییسِ انجمن دانش آموزی

فرصت داشتین که به پیشنهاد من فکر کنین

درباره آپدیت قوانینِ ضد قلدری اینترنتی؟

.یه لحظه

 

چرا بهم اینو میگی؟

 

...لوک تونست منو توی انتخابات دانش آموزی شکست بده

.و من هنوز نارحت هستم

...نمیخوام اغراق کنم، ولی انسان ها فقط یک دهه فاصله دارن

.تا مثل میمون ها روی اسب با هم بجنگن

...یعنی میخوای بهم بگی

که اصلا هیچ اتفاقی عجیبی اینجا نیوفتاده؟

...تو مثل یکی از کاراکترهای

.داستان "باران موش و انسان" لباس پوشیدی

نمیدونم داری چی میگی، باشه؟

...من دارم بیشتر از یک حیوون مزرعه

...که قطع عضو شده در

.یه جور فعالیت خاصی

.خیلی خب، یه کار بدی کردم

.میدونستم

.آره، آره، یه کار خیلی بد

.میخوام حال کم خوب باشه تا بهش بگم

خیانت کردی؟
.انگار خیانت کردی

.نمیتونم بگم -
هی میچل؟ -

.نوبت تو ـه که هم بزنی

.خب، پس "بهتره" برم اونجا
(باتر= کره، بِتِر= بهتر)

!خیلی خب، بیا دیگه

.سلام دوایت

.خانم

...خب واقعا لباس سایزِ تو رو

توی خونه داشتن؟

.به طرز خیلی عجیبی، بله

...نه، دوایت

...هفته دیگه یکی از مهمترین بازی های فصل رو باید بازی کنه

.و نمیتونم بذارم مریضش کنی

.من دیگه مریض نیستم

...ولی هنوزم میتونه مسری باشه

.و من یه ایده باحال برای لباس مبدل تو دارم

نظرت درباره سارق قدیمی بانک چیه؟

.قبل از اینکه کلانتر به شهر بیاد، اون صورت رو بپوشون

!سلام
اوه، چی شده؟

.هیچی، لیزر پوست کره‌ای

...خیلی درد داره، ولی همین که پوست دوباره بازسازی بشه

.ده سال وقت این پولسازها رو میگیره

.سلاااام! اومدش

.ممنون که رسوندیش

...آم، راستش دختر رینر پیش مامانشه

.و من دعوتش کردم تا شکرگزاری رو پیش ما بمونه

!من عاشق این تم روستایی شدم

...منو یاد وقتی انداخت که توی اخبار شبکه 12 کار میکردم

.در "تولسا"، البته فرقش اینه که اینجا کسی عنق و مست نیست

 

...خدایا، اصلا دلم نمیخواد احساس عجیبی داشته باشی

.به خاطر اینکه این مهمونی فقط برای اعضای خانوادست

اون همسایه قبلیمون، جری نیست؟

که داره پیش غذا توی کیسه میکنه؟

 

.میدونی چیه رینر، تو خیلی هم خوش اومدی

.ممنونم

...خیلی خب، فکر کنم نکته مهم اینه که

.تمام دانفی‌ها اینجان

هی، رینر، هوا فردا چطوره؟

...هوای صاف و آفتابی، بعضی جاها شاید ابری

...ولی چترتون رو کنار نذارین، چونکه دوشنبه

...آره، فقط فردا رو میخواستم

.چونکه مسابقه بزرگ فوتبال خانوادگیمونو درپیش داریم

پارسال رو یادته؟

.باهم بازی کردیم

هیلی مقدس؟

...آه، ولی ما فردا قراره

.هوای آفتابی داشته باشیم، آره، یکبار گفتی

.رینر برای آخرهفته منو میخواد به "کابو" ببره
(شهری در مکزیک)

.و این برام یک مشکل میسازه

...مطمئن نبودم که سشوار من

.با برق مکزیک کار کنه

.آه، و گفتنش به پدرم

.دوتا مشکل

 

:.:.:برگردان و زیرنویس از رضــا بــلالی:.:.:
Reza_potter7@yahoo.com

 

."دکتر بهش میگه، "ناتوانی جنسی عصبی

.یعنی هیچ مشکل فیزیکی وجود نداره

...ولی به خاطر ضربه روحی ناشی از طلاقم

.انگار دوباره اون پایینم بسته شده

.فهمیدم

...خیلی خب، حقه بازهای شهری

،حدس بزنین کی توی حیاط پشتیش
یک باغ وحش حیوانات خانگی طبیعی داره؟

 

...نسیم تابستونی

...حالمو جا میاره

!بسیار خب

 

!حیوونا

...اوه کم، و تو این مترسک رو

!شبیه میچ ساختی

.نه، نه، نه، نه، مامانم اینو از میزوری فرستاد

.من باهاش بزرگ شدم

.حتی رقصیدن رو با این یاد گرفتم

.حالا که اشاره کردی، انگار یک نوع خاص دوست دارم

هی، چی روی سر این بز ـه؟

...این فکر بکر منه

!یک دوربین تا شادی همه رو ظبط کنه

.حدس بزن اسمشو چی گذاشتم

گوت پرو؟
(گوت=بز / گوپرو=نام دوربین)

.این هم... اسم خوبیه. آره

.ببین، جو
.این یه بزه

 

!میترسم

.نه، نه، نه، چیز ترسناکی نیست

."به زبون خودش داره میگه "دوست دارم

...از بین تمام حیوونا حتما باید این یکی

.صدای یک جاسوسی رو بده که داره شکنجه میشه

.نمیتونم یه پسر دیگه‌ام هم از حیوون بترسه

وقتی که منی 5 سالش بود
...به یک باغ وحش رفت

.با یه کوله پر از پاپ کورن

...تا موقعی که خوک ها رو از روش کنار بزنن

.فقط یه جوراب پاش مونده بود

.جو آروم باش

.حیوونا بدون دلیل به آدما حمله نمیکنن

!ولم کن
!ولم کن

!فرار کن جری! کارای وحشتناکی باهات میکنن -
!هیس -

 

.هی خبرای خوب

...محموله محصولات مو که زودتر فرستاده بودیم، رسیده

.و توی پناهگاه منتظر ماست

.دیگه مو برام مهم نیست

!هی
!این چه حرفیه

.هنوز جرات نکردم که به بابا و مامانم بگم

.مامانم چیزی نمیگه ولی بابام قاطی میکنه

.خب پس من بهش میگم

.من و بابات رفیق هستیم

.و من توی رسوندن خبرای بد با لبخند استادم

...و این یعنی گارد ساحلی

...تعطیلات رو کنار خانوادشون میگذرونن

.چونکه جستجو متوقف شده

.واقعا کارت درسته

.فیل. هی

...میدونم که اخیرا زمان زیادی رو باهم نگذروندیم

ولی یه ویلای فوق العاده رو برای آخر هفته
...توی کابو اجاره کردم

.و میخوام یه نفر خاص رو با خودم اونجا ببرم

.گوش میدم

...میدونم که فردا مسابقه بزرگ فوتبال خانوادگیتونو دارین

...ولی آب و هوای اونجا حرف نداره

...اسب سواری کنار ساحل

.خودمونو توی پیراهن های سفید میبینم

.فیل

.کلر، میدونم

.انگار قراره بهترین آخرهفته زندگیم باشه رفیق

.ولی نمیتونم

.فردا مال خانوادست

.اون میخواد هیلی رو ببره

.آره

فکر کردی از تو دارم درخواست میکنم؟

چی... یه برادر نمیتونه اون یکی رو سر کار بذاره؟

!سر کاری

!عجب آدمی هستی

 

.برات عکس میفرستم

.باشه -
.ولی از ساحل لختی -

!آه، خنده دار بود، چون دختر منه که لخته

!و تو داری با خودت میبریش

.چیزی نیست

 

.دیدی؟ وقتی نازشون کنی خوششون میاد

...و وقتی به چشماشون نگاه کنی

.میتونی ببینی که خیلی باهوش هستن

.اونا روح خیلی بزرگی دارن

اسمش چیه؟

.اسم؟ یه بزه دیگه
.فقط نازش کن

.میدونم که ضدحاله هیلی داره میره کابو

.من جات بودم اینقدر زود این حرفو نمیزدم

...وقتی یادش بندازم که آخر هفته شکرگزاری چقدر اینجا بهش خوش میگذره

.اون هیچجا نمیره

...خب، امیدوارم از سخنرانی بزرگت درباره اینکه چرا گروه

،آیس کیپادز" از "کوچلا" بهترن"
.بهتر پیش بره

 

.سلام عزیزم -
.سلام -

.شنیدم برنامه سفر تجربی چیدی

.راستش ما پروازمون رو آنلاین رزرو کردیم

.ممنون که خوب برخورد کردی

البته

 

.آب آشامیدنی

...اصلا قدر این چیزا رو

نمیدونیم، نه؟

.یه اقامتگاه پنج ستاره است
.مطمئنم مشکلی پیش نمیاد

.بوی این بشقاب ها رو دریاب

...حتی فردا بعد از پیک نیک

.بهتر هم میشه

میدونی چی یه پیک نیک نیست؟

...دمپایی اتاقتو بپوشی

.و روی پات یه عقرب بشینه

.ممنون بابا
.ترجیح میدم ریسک کنم

...درباره "کوچلا" هم همینو گفتی
(فستیوال موسیقی)

"و ندیدی که "کریستی یاماگوچی" با "جیمی کریکت
...روی دستش

!یه پرش سه گانه زد

 

چیه؟

.با اون فشار خونت اجازه نداری اینارو بخوری

.نگران نباش
...این چیپسا تا دو هفته دیگه تاثیرشونو نشون نمیدن

.و تا اون موقع دکترم رو عوض میکنم

.ببخشید. دستور گلوریاست

.هی، جی، انگار یکم رقص سرحالت میاره

...این آخرین چیزیه که الان

...شریکت رو بردار و بچرخون

...بهترین لباستو بپوش و به شهر برو

...کم چرا تو

...یکم ذرت بخور و سوار اسب بشو

داریم خوش میگذرونیم؟
!خب بله، معلومه دیگه

!بسه
!من میرم

ها؟

.یکم آسپیرین نیاز دارم
.میرم داروخانه

.منم میام
.بدون دلیل

.ظاهرا برای ترک خانواده‌ات به دلیل نیازی نداری

.منم میرم
.رامن و زاناکس تموم کردم

 

چی شده؟

...ما توی هواشناسی بهش میگیم

."سیستم فشار قوی هوا"

 

...منو یاد وقتی انداخت

.اومدم توی اتاقت و داشتی "تاپ گان" میدیدی

.دیگه نباید این داستان رو بگی

.هرکاری که با کم کردی نمیتونه اینقدر بد باشه

.و ارزش این کارو نداره

.شاید حق با تو باشه
.شاید زیادی نگرانم

.بله

.من لباس فیزبوی کم رو دادم رفت

.اوه خدای من، تمام آدمای این خونه رو میکشه

کامیون اومده بود
...و کلی جعبه اینجا بود

.و میدونی که موقع اهدا لباس چقدر هیجان زده میشم

.گوش بده ببینم

.اون باور نمیکنه که یه تصادف بوده

.تو نباید هیچوقت بهش بگی

.میفهمه که گم شده

...برای هر چیزی اونو میپوشه

...تولدها، مهمونی ها، هات یوگا

 

.باید صبر کنم تا موقع درستش برسه

.هیچوقت موقع درستش نمیرسه

...هی، وقتی که این خوک کوچولو توی دستمه

.هیچی نمیتونه ناراحتم کنه

!نگاش کن

.الان وقتشه
عزیز دلم؟

.اینکارو نکن -
چیکار نکنی؟ -

.میخوام که بشینی

.بشین

.به بچه ها فکر کن

.لیلی، دوایت

 

.من فیزبو رو دادم رفت

 

چی؟

...میدونم اون لباس چقدر برات ارزش داشت

.و من خیلی خیلی متاسفم

.خب، هضم این همه سخته

.میدونم -
.تصادفا پیش میان -

.و یه خوک کوچولو تو بغلمه

 

.میبخشمت

.حالا اگه منو ببخشین باید یک بوقلمون سرخ کنم

.بیا
.بیا کانر رو نگه دار

.باشه

 

...من با شیرین ترین

.و فهیم ترین مرد روی زمین ازدواج کردم

...یا... اون حتی یه کار بدتری با تو کرده

.و میخواد حالت خوب باشه تا بهت بگه

.نــه

!آره

 

!هی

.نمیخواد صورتت رو بپوشونی

.برام مهم نیست مربی کم درباره مانو چی میگه

.تو خیلی خوشگلی

.آه، نه

...یعنی، گوش کن، خوشم اومد

...ولی با اینکه تو خیلی خیلی بلند قدی

...تو یه دبیرستانی هستی و من

.خیلی خوشگلی

 

...خب

.میخواستم بگم "دانشجو"، ولی ممنون

 

!بس کن، اوه خدای من

!بابا داره میکشتم

.میخواد برای رفتن به کابو بهم عذاب وجدان بده

کی میخواد بذاره زندگی خودمو داشته باشم؟

...شاید وقتی که دیگه توی زیرزمینش زندگی نکردی

.و غذای خونه‌اش رو نخوردی

.راست میگی
.من یه قربانیم

 

.باید این دهانشوی کوچیکو برای هیلی بگیرم

.اندازه مسافرت ول کردن خانواده‌ست

.آه، خدای مهربون

.میدونم... فندق ذرتی. یکی بخر دوتا ببر

.احساس میکنم خدا داره بهم انگشت وسط نشون میده

.نه. اون وکیل طلاق زنمه

.باورم نمیشه

.اون وکیل زن قبلی منم بود

شوخی میکنی؟ -
.وای -

...حتما اومده کاندوم های سایز خیلی کوچیک بخره

.اون مدلایی که زیر میز نگه میدارن

.خفه شو

...همیشه رویای اینو میبینم که داره از تشنگی

.توی بیابون میمیره و من با ماشین زیرش میکنم

.فکر کردم دیگه فراموش کردی -
.منم همینطور -

.قبل از اینکه مچم بترکه بریم

.آره، اون خانوادمو نابود کرده

.نمیخوام شکرگزاریمو هم خراب کنه

 

.نه

.ما هیچجا نمیریم

...وقتشه بالاخره یکی جلوی

...راسوهایی که توی زندگیمون میان

و خانواده‌هامونو بهم میریزن و
!عزیزانمونو به کابو میبرن، وایسه

.فکر میکنم داری اینو به خودت ربط میدی ولی درست میگی

میدونی فشار خون بالای من از کی شروع شد؟

.وقتی اولین بار اونو دیدم

!"الان موقعیه که یکی میگه "بگیرش

.نه -
.آروم نگهش دار -

!من میرم با این کفش طبی بزنمش

!بیا اینجا

.بهتره به اولین فکری که به ذهنمون رسید بسنده نکنیم

!من عاشقتم آقای بز

میبینی، جو؟

.به حرف مامان گوش دادی و حالا یه دوست خوب داری

 

چی؟

 

سردته؟
!میرم برات پتو بیارم

 

...خب، اگر میخواست برای خوک پتو بیاره

.میدونین که چی میشد گفت

خوک توی پتو؟

.خودم دیگه به همش اشاره کرده بودم

.خیلی خب، وقته سرخ کردن بوقلمونه

یکی میشه عینکمو بذاره روی چشمم، پسرا؟

.شنیدی چی گفت

.خودت انجام بده

.تو که رییس انجمن عینک گذاری نیستی

.اگه رای گیری میکردن میشدم

کم میتونه چه کاری کرده باشه؟

.شاید اون داره بهت خیانت میکنه

.من یه فهرست از نشونه ها توی مجله خوندم

اون جدیدا باشگاه جدید نرفته
یا شرت سکسی جدیدی نخریده؟

...به نظرم خیلی لطف داری که فکر میکنی

،ما جفتمون قابلیت خیانت رو داریم
!ولی ما خسته ایم

...خیلی خب پسرا

.قلقش اینه که آروم بذارینش توی آب

 

!مانو

 

!بز فراری

 

 

!آخی میخواستی بری به مزرعه

 

 

.بهتره از یه منظر دیگه نگاه کنیم

کی اینجا از بز خوشش میاد؟

 

.سلام حرومزاده

،امیدوارم از اون بوگیر خوشت بیاد
!چون بدجور بو میدی

...از بین برنده زگیل

.خب اگر واقعا جواب بده که دیگه چیزی ازت نمیمونه

،خب، خب، خب
.نوربرت و پریچت

...جی فکر نکنم فرصت شده باشه که

.برای خریدن اولین فراری ـم ازت تشکر کنم

.امیدوارم بری پایین دره باهاش

...مثل همون دره‌ای که خونه‌ام روشه

.و اونم پولشو تو دادی، ممنون

 

.به نظر نمیاد که حالشو گرفته باشیم

ببینین، چندتا نکته حقوقی رایگان میخواین؟

...سه تا واژه
.خانما. بی عرضه‌ها رو. ترک میکنن

...نه آقا ما سه تا واژه برای تو داریم

...تو اصلا وجدان
...تو اصلا

اصلا تو... اصلا وجدان سرت میشه؟
.میتونه چهار واژه هم بشه

این اسکول دیگه کیه؟

...یکی که هیچوقت نمیشناسیش

.چونکه ازدواج موفقی دارم، بیشتر وقتا

.آخی، اینو همه میگن

...!بعد یه روز زنت از خواب بیدار میشه و میگه، "اوه خدایا

"!من با یه احمق ازدواج کردم

،به من زنگ میزنه و من میگم
"...سلام خانوم آقای اسکو"

 

.آره، دیگه وقتش بود

 

.شاید سکته کرده

.احتمالا باید یه کاری بکنیم

.اون پشت دیدم شامپاین دارن

!همینی که روی زمین افتاده

.آه! دستگاه شوک رو بگیر، من زنگ میزنم اورژانس

،بچه ها کمکم کنین
.نمیدونم دارم چیکار میکنم

...کلی سریال "آناتومیِ گری" نگاه کردم
(سریال پزشکی)

.ولی صحنه های غیر احساسیشو رد میکردم

!نه، نه، نه، ما نجاتش نمیدیم

.جری! نه! جری

!جی بگیرش

.به سبدش نگاه کن
.همچین زندگی هم نداشته

 

 

.اَه، میدونم پشیمون میشم

 

.حالم بهتره پریچت. فکر کنم نفسم بود

.بهتره مطمئن بشیم حالت خوبه

 

.بخشیش تقصیره منه

.خیلی منظره مزرعه رو زیبا درست کرده بودم

.خیلی خب
!این یه گَنده

حالا چیکار کنیم؟

...الکس، چندتا بز لازمه بمیره

...تا تو بتونی جلوی اشتهای سیری ناپذیرتو

برای دبیرستانی ها بگیری؟

.راستش تقصیر من بود

.دوایت، ما آدمای خوش قیافه هستیم

.به خاطرش عذرخواهی نمیکنیم

.برات پتو آوردم آقای بز

!نه، نه، نه، نه

.ما میریم کنار شومینه منتظر بابانوئل میمونیم

!ولی الان که شکرگزاریه

 

آقای بز پس چی؟

چرا دیگه صداشو نمیشنوم؟

!آقای بز حالش خوبه

!بـــــع

شنیدی؟

چی شده آقای بز؟

!بـــع

.میگه میخواد یکم تنها باشه

.ببین، برای بابانوئل شیرینی گذاشتن

.بیا، چرا نمیری کنار شومینه منتظر بشینی

!بابانوئل

...هی ببین، درست نیست که من بهت تربیت بچه‌ات رو یاد بدم

.خوبه

...ولی یه چیزی که توی مزرعه یاد گرفتیم اینه

.که مرگ بخشی از زندگیه

...اگه به جو بگی که چه بلایی سر اون بز اومده

.مرگ بخشی از زندگی تو میشه

.میدونی بچه ها میتونن خیلی بیشتر از چیزی که فکر میکنی رو تحمل کنن

...و در هر مرحله، از تولد تا آخرش

.زیبایی جادویی خاص خودشو داره

...خب حالا بز رو میندازیم توی آشغالا

یا میندازیمش اونوره فنس؟

.بچه هات رو درست تربیت کن

.هی
.ممنون

.اینکه منو از سر راه بز کنار انداختی

.نگران نباش

.بیشتر برای محافظت از انجمن بود

.ببین، جفتمون میدونیم که تو باید رییس میشدی

شاید من بهت سخت میگرفتم
.چون حسودم

...آره، باشه

.شما دوتا باهم حال کنین تا من بز مرده رو ببرم

 

آقای بز؟

بـــع؟

هیچ فعالیت مشکوکی روی اون قبظ نیست؟

...خب، کم 100دلار خرج پیشگوی تلفنی کرده

.ولی عادیه چون فصل جوایز نزدیکه

آه -
.سلام -

...دیدم که کدو داره تموم میشه

.و میدونستم که دوسش داری پس برات یکم آوردم

جریان چیه؟

.آره، شورتت رو نشون بده -
چی؟ -

چرا اینقدر خوب جریان فیزبو رو درک کردی؟ ها؟

داری چی رو قایم میکنی؟

قایم میکنم؟

.خجالت بکشین

.عید شکرگزاریه

...میخوام در کنار شوهرم، دخترم

.خانواده عزیزم و جری جشن بگیرم

...خیلی ناراحت کننده‌ست که شما دوتا فکر میکنین

...زندگی یه بازی که همه سعی دارن

.یه چیزی رو مخفی کنن

.بعضی آدما، مهربون هستن

 

.باور کردن

...حقیقت اینه که من پول این مراسم رو

.از پس اندازی که برای سفر رمانتیک به هاوایی داشتیم، دادم

.حتی بیشتر خرج کردم تا کاه درجه یک از میزوری بیارم

.آه! این اصل جنسه

 

اینجا چی شده؟

.فکرکنم به اندازه کافی برای یک روز احساس داشتم

 

.احتمالا دفعات زیادی برقگرفتگی دارم

.میدونین، امروز یه چیزی یاد گرفتم

.امروز تقریبا یک مرد جلوی چشمام مرد

...و این همش به یادم میاره

.که هر لحظه ممکن سر منم بیاد

.خیلی باید بهش فکر کرد

.پس فکر نمیکنم

 

.فیل یه آبجو برام بیار

.جری، یه ویسکی برام بیار

.منم امروز یه چیزی یاد گرفتم

.الان دیگه خیلی زیاده، جری

 

.هی

چی شده پسرجون؟

.من عاشق آقای بز بودم

.اون مُرد -
.آه -

.لطفا سیگار نکش

.هی، نگران هیچی نباش، جویی

.من هیچجا نمیرم

 

...بابا برام مهم نیست چی میگی

.من میرم به کابو

.معلومه که میری

...حتما بومی ها منو میدزدن

.و منو توی آتشفشان قربانی میکنن

.میدونم -
.نه عزیزم، میخوام ازت که بری -

.برای قبلا عذر میخوام
.عصبانی بودم

...و به جای حرف زدن دربارش

توی خودم نگهش داشتم
...و به روش های زشتی بیرون زد

.در کنار دختر زیبام و وکیلی که زگیل داره

 

...بگذریم، همینجوری بیشتر و بیشتر زندگیت

،داره دورتر از من اتفاق میوفته
...و طبیعی و خوبه

.ولی سخته

لعنتی چرا باید اینقدر مهربون باشی؟

.حالا عذاب وجدان دارم

.نداشته باش
.برو کابو، خوش بگذرون

...میدونی میتونم امروز فوتبال بازی کنم

.هیلی مقدس رو بگی

!این خیلی عالی میشه

 

دوباره برق گرفتت؟ -
.بدجور -

 

!خیلی خب پخش بشین -
!بسیار خب همگی -

...به 15امین سالگرد بازی فوتبال شکرگزاری خوش اومدین

.که یکروز زودتر برگزار میشه

...اگر بازم اشاره نکنم که چقدر زیباست

.که همگی دور هم هستیم پشیمون میشم

...فقط منم یا شما هم میتونین عشق

میشه لطفا بازی کنیم؟

.خیلی خب -
!پایین -

.آماده

فیل مشکلی نداریم، نه؟ -
.نه اصلا -

.باید حتما کلر رو به این اقامتگاه ببری

.خیلی رومانتیکه

!آبی، 39

.جکوزی قلبی شکل توی همه اتاقا

...کانزاس سیتی، کانزاس سیتی

 

.راستش الان دیگه مشکلی ندارم

اوه خدای من بابا! واقعا؟

 

.عجب روز قشنگی

 

.آه، خسته شدم

.دارم روز شماری میکنم تا بریم هاوایی

.عزیزم فکر نکنم بتونی اینقدر زیاد رو بشماری

یادته چقدر سر جریان فیزبو آروم بودم؟

کم، تو پول هاوایی رو برای این مهمونی دادی، مگه نه؟

ما چمون شده؟

...میشه از الان به بعد با هم روراست باشیم

باشه؟
.دیگه بازی نه

.قبول

.سلام بابایی ها
.انگار خسته هستین

.براتون ساندویچ پنیر گریل شده آماده کردم

.دوستون دارم

.خب حداقل یه کار درست انجام دادیم -
.آره -

.میخواستم حالشون خوب باشه

.اینو از باغ وحش نگه داشتم

:.:.:برگردان و زیرنویس از رضــا بــلالی:.:.:
Reza_potter7@yahoo.com